Skip to Content

اختصاصی/ به مناسبت شهادت امام یازدهم

آخرین لحظات عمر امام حسن عسکری(علیه السلام)


امام حسن عسکری(علیه السلام)روز جمعه 8 ماه ربیع الاول سال 260 هجری هنگام نماز صبح به شهادت رسید.

به گزارش یزد بانو به نقل از کتاب سیره عملی اهلبیت(علیهم السلام) نوشته سید کاظم ارفع، امام حسن عسکری(علیه السلام)روز جمعه 8 ماه ربیع الاول سال 260 هجری هنگام نماز صبح به شهادت رسید.ابن بابویه و دیگران گفته اند که معتمد عباسی آن بزرگوار را به زهر شهید نمود. علامه مجلسی رضوان الله تعالی علیه می فرماید: مشهور آن است که روز ولادت امام حسن عسکری (علیه السلام) جمعه هشتم ربیع الثانی در شهر مقدس مدینه بوده است. اسم شریف آن بزرگوار حسن، کنیه اش ابو محمد، القابش: الزکی،الصامت،الهادی، الرفیق،النقی و العسکری است. چون امام در سامرا در محله ای به نام عسکر سکونت داشت آن حضرت را عسکری نامیدند. مادر آن گرامی را حدیثه و سوسن و سلیل می نامیدند. او در نهایت پارسایی و تقوی بوده و از بانوان عارفه و صالحه بود.هنگامی که در موطن خود بود شاهزاده و پس از شهادت فرزندش امام حسن عسکری(علیه السلام) پناه و دادرس شیعیان بود. هنگامی که این بانوی با فضیلت بر امام هادی علیه السلام وارد شد. فرمود: سلیل از هر آفت و پلیدی بیرون کشیده شد و به او رو کرد و فرمود:زود است که خداوند به تو حجت خود بر خلق را عطا فرماید و این بانو به امام حسن عسکری (علیه السلام) حامله شد. ابوسهل می گوید: در محضر امام حسن عسکری(ع) بودم که امام به خادم خود فرمود مقداری آب با مصطکی بجوشاند پس از آنکه آماده شد مادر حضرت حجت(عج)آن را برای امام (ع) آورد.همین که خواست قدح را به دست آن جناب بدهد و حضرت بیاشامد دست مبارکش لرزید و قدح را بر زمین گذاشت و به خادم خود فرمود: داخل این اتاق می شوی و کودکی را به حال سجده می بینی او را نزد من بیاور. ابوسهل می گوید که خادم گفت: من وارد اتاق شدم ناگاه چشمم به کودکی افتاد که سر بر سجده نهاده بود و انگشت سبابه را به سوی آسمان بلند کرده بود.به آن گرامی سلام کردم.آن حضرت نماز و سجده را مختصر کرد پس از پایان نماز عرض کردم که آقای من می فرماید شما نزد او بروید.درهمین هنگام مادربزرگش آمد و دستش را گرفت و نزد پدر برد. ابوسهل می گوید چون آن کودک به محضر امام حسن عسکری(علیه السلام) رسید سلام کرد، بر چهره اش نگاه کردم دیدم که رنگ چهره مبارکش روشنایی و تلألؤ دارد و موی سرش به هم پیچیده و مجعد است و ما بین دندانهایش گشاده است. همین که امام حسن علیه السلام نگاهش به فرزندش افتاد بگریست و فرمود: ای سید اهل بیت خود ، مرا آب بده.همانا من به سوی پروردگار خویش می روم.آن آقازاده قدح آب جوشانیده با مصطکی را به دست خویش گرفت و بر دهان پدر گذاشت و او را سیراب کرد. آنگاه فرمود: مرا آماده کنید می خواهم نماز بخوانم.سپس روی به فرزند کرد و فرمود: پسرم بشارت بادتو را که تویی مهدی و حجت خدا بر روی زمین و تویی پسر من و منم پدر تو و تویی "محمد" بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب (علیهم السلام) و تویی خاتمه ائمه طاهرین و پدرهای طاهرین تو /صلی الله علی اهل البیت ربنا انه حمید مجید /و در همان هنگام به شهادت رسید.  



Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.


ویژه زنان ویژه زنان

نکات خانه داری نکات خانه داری