Navigation Navigation

محتوا محتوا

در پی دستور رئیس‌جمهور به ظریف و صالحی؛

دستاورد بزرگی که برجام برای مردم داشت!


دستور دو روز پیش آقای روحانی به ظریف و صالحی هم هرچند، از نظر عملی تاثیر خاصی ندارد اما رئیس‌جمهور با این دستور در واقع به شکست تئوری مذاکره به طور رسمی اذعان کرد.

یزدامروز؛ مسئله برجام و نقض آن و اعتماد و عدم اعتماد به آمریکا مسئله‌ی یک فرد و یک دولت نیست، بلکه مسئله‌ی یک جریان فکری است. جریان فکری که از ابتدای انقلاب بخشی از سیاسیون به آن دچار بوده‌اند و در مقابل جریان اصیل انقلابی که مقابله با زور و سلطه و تکیه بر ظرفیت‌های داخلی را راه‌حل برون‌رفت از مشکلات می‌دانست، آن‌ها سازش با ابرقدرت‌ها و باج دادن به آن‌ها را راه‌حل می‌پنداشتند. جریانی که در طول سه دهه اخیر مدام سعی کرد تفکر خودش را به جامعه القا کند و اینگونه جلوه داد که با تمسک به رویکرد موردنظر آن‌ها است که می‌توان مشکلات کشور را حل کرد. این جریان در همه‌ی سال‌های بعد از انقلاب به ویژه در سال‌های اخیر، نیروهای انقلاب را مورد سرزنش قرار می‌داد که چرا در مقابل زورگویان کوتاه نمی‌آیید و اجازه سازش با آن‌ها را نمی‌دهید.

برجام فرصتی بود تا جریان یاد شده مدعای خود را به منصه‌ی ظهور برساند و نشان دهد شعارهایی که این چند سال داده بود و چیزی که به جامعه القا کرده بود، چقدر به واقعیت نزدیک است و تا چه میزان می‌توان با تکیه بر گفتمان مذکور مشکلات کشور را حل کرد.

مذاکرات هسته‌ای در سه سال گذشته و توافق برجام تجربه‌ای بود که موفقیت یا عدم موفقیت آن در مسئله‌ی هسته‌ای، می‌توانست حتی سرنوشت دیگر مسائل را کلید بزند و برای آن‌ها نیز الگو باشد. برجام تجربه‌ای بود هم برای حامیان آن و هم برای عموم مردم و انقلابیونی که راه‌حل برون رفت از مسائل را چیزی غیر از برجام می‌دانستند. برجام شاید بتواند غربگرایان را از توهم اینکه به واسطه مذاکره و بستن با کدخدا می‌توان مشکلات را حل کرد، بیرون بیاورد و برای عموم مردم و انقلابیون هم از این جهت تجربه است که بدبینی و تنفر آن‌ها نسبت به آمریکا را بیش از پیش افزون می‌کند و این جریان را در مسیری که پیش گرفته‌اند، بیش از گذشته ثابت قدم می‌کند.

در جریان مذاکرات هسته‌ای سه سال اخیر و برجام، هرچند هزینه‌های زیادی پرداخته شد و تیم دیپلماسی حاکم، منافع ملی ایرانیان را در این راه به مسلخ برد؛ اما این مسئله حاوی دستاوردی عظیم و تاریخی برای ملت ایران بود و آن هم، اثبات دیگرباره عهدشکن و غیرقابل اعتماد بودن دشمن بود. اگر به واسطه برجام در قلب دستاوردهای شهدای هسته‌ای سیمان ریخته شد، اما تجربه آن، نتیجه بزرگی بود که نصیب ملت ایران شد.

اگر چه به واسطه برجام در عین اینکه در چرخ زندگی مردم اتفاقی نیفتاد، چرخ سانتیرفیوژها هم از کار افتاد؛ اما تجربه اثبات دیگرباره بدعهدی‌های دشمن، دستاورد بزرگ آن برای مردم ایران بود.

آری برجام با همه هزینه‌هایی که بر کشور و مردم تحمیل کرد، اما این دستاورد را داشت تا واقعیت علنی و شفاف تفکری را که در طول این سه دهه، مدام به جامعه القا کرده بود مسیر پیشرفت و حل وفصل مشکلات از رابطه با کدخدا می گذرد، نشان دهد و پوچی و بطلان آن را برای مردم آشکار کند.

دستور دو روز پیش آقای روحانی به ظریف و صالحی هم هرچند، از نظر عملی تاثیر خاصی ندارد و اتفاق خاصی محسوب نمی‌شود، اما از حیث نظری این دستور در واقع اذعان رئیس‌جمهور به ناکارآمدی و شکست مبنای نظری دولت یازدهم مبنی بر اینکه می‌توان با مذاکره مشکلات را حل مرد، محسوب می‌شود. رئیس‌جمهور با این دستور در واقع به شکست تئوری مذاکره به طور رسمی اذعان کرد.

وحید سالار





آخرین اخبار آخرین اخبار