محتوا محتوا

نگاهی به زندگی دانشجویی(1)؛

خوابگاه دانشجویی؛ جایی که چشم و گوش باز می شود!


زندگی خوابگاهی نیازمند مهارت­هایی ست و اطلاعاتی که بتواند نوجوان یا جوان تازه دانشجو شده را از انواع و اقسام گزندها در محیط بیرون، دانشگاه و خوابگاه حفط کند

صبح تفت؛ یک نفر مقابل آینه ی راهرو ایستاده است و مشغول بازی کردن با موهایش است، هم زمان با گوشی تلفن همراهش صحبت می کند و هر از چندی برای اینکه صدای طرف مقابلش را بهتر بشنود، گوش دیگرش را محکم با کف دست فشار می دهد تا سپری در برابر سر و صدای سرسام آور راهرو بسازد.

آن سو تر روی پله ها کسی نشسته است و مشغول خواندن است. جزوه ای مقابلش باز شده و او با نگرانی مشغول مطالعه است. هر از گاهی با دلهره به ساعتش نگاه می کند و ادامه می دهد.

صدای خنده در آشپزخانه پیچیده است و با نزدیک شدن به آن، بوی نامطبوع زباله های «تر» هم مشام را آزار می دهد.

اینجا خوابگاه دخترانه است. گاهی صدای خنده از اتاقی بیرون می آید و چند لحظه بعد از اتاقی دیگر صدای جر و بحث شنیده می شود. یک نفر با قابلمه ی غذا از آشپزخانه خارج می شود و کسی دیگر با لیوانی بزرگ از اتاقش خارج می شود تا برای خود چای بریزد.

در خوابگاه، دانشجویانی از اقصی نقاط کشور کنار هم اقامت می کنند. هر شهر و حتی هر روستا، فرهنگ و آداب و رسوم مخصوص خود را دارد.

بهداشت، اخلاق، ادب

این سه مولفه در زندگی های جمعی مثل زندگی خوابگاهی بسیار حیاتی هستند. وقتی گروهی تصمیم می گیرند تنگاتنگ کنار یکدیگر زندگی کنند، عدم رعایت حداقلی آن ها حقیقتا آزار دهنده خواهد بود.

فارغ التحصیل رشته ی زبان انگلیسی از دانشگاه قم در این باره می گوید: « الفاظ زشتی که گاهی هم اتاقی هایم نسبت به یکدیگر به کار می بردند و یا در صحبت هایشان مطرح می کردند، مرا بسیار متعجب می کرد. چون بعضی از آن ها تا آن روز تا به حال به گوشم نرسیده بود و برایم نا آشنا بود. این فضای آلوده ی فحاشی بسیار مرا آزار می داد و دائما از سوی هم اتاقی ها، مورد تمسخر قرار می گرفتم

قبول داریم که ادب را باید از بی ادبان آموخت، اما خط و خش و آسیبی که بی ادبی به روح آدمی می رساند قابل چشم پوشی نیست. خصوصا اگر به مدت چند ماه و یا حتی چند سال، چون زخمی مزمن همراه آدمی باشد.

زندگی خوابگاهی همه ی حجاب ها را از چهره ی دانشجو کنار می زند و خودِ خودش می شود. چون انسان نمی تواند روزها و هفته ها، نقش بازی کند. همین رو شدن ها، باعث می شود خیلی از مسائل ناگفته پیش چشم عده ای  مجسم شود.

خوابگاه همیشه قرار است معلق بماند؟ مادر و پدرهایی که فرزند یکی­یکدانه شان در شهری کیلومترها دورتر مشغول تحصیل است همیشه باید نگران باشند و آغشته ی دلهره؟ چه زمانی بناست شکافی بین خانواده و دانشجو خصوصا دانشجوی خوابگاهی - که در طی دوران تحصیل کاملا عوض و تبدیل به آدم دیگری می شودپر شود؟

زندگی خوابگاهی نیازمند مهارت­هایی ست و اطلاعاتی که بتواند نوجوان یا جوان تازه دانشجو شده را از انواع و اقسام گزندها در محیط بیرون، دانشگاه و خوابگاه حفط کند.

فارغ از این، بچه های خوابگاهی می گویند اول باید یک هم اتاقی خوب قسمت بشود و بعدش اینکه بتوانی تخت بالا و پایین را بین هم تختی ات با موفقیت تقسیم کنی!

و این آغاز ماجراست...




Your Rating
Average (1 Vote)
The average rating is 3.0 stars out of 5.