به گزارش خبرنگار یزد رسا، حجت الاسلام جعفر رحمانی در سال 1340 در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد.وی  تحصیلات خود را در حوزه علمیه یزد انجام داد و در سال های مبارزه مانند بسیاری از جوانان، دانشجویان وطلاب همراه وهم پای انقلاب و شهید صدوقی بود وی هم اینک به عنوان مشاور استاندار در امور روحانیت مشغول به خدمت می باشد.

حجت الاسلام رحمانی در گفتگو با یزد رسا، درباره  خاطرات خود از دوران انقلاب چنین گفت: در سال 1356 در حوزه علمیه یزد مشغول به تحصیل بودم  ساعت 9صبح  وارد مدرسه  عبدالرحیم خان شدم که مشاهده کردم  کلاس ها تعطیل شده،با جویا شدن علت فهمیدم ایت الله صدوقی به علت جسارتی که به مرجع تشییع( حضرت امام) در روزنامه اطلاعات شده است  درس را تعطیل وجمعی از علما را نیز در اتاق تدریس خود جمع کرده است.

شهید صدوقی با مرحوم شیخ محمد علی در قم تماس گرفت ووقتی تماس تمام شد چهره ایشان برافروخته وبا عصبانیت گفت: دیگر نمی توان سکوت کرد وادامه داد، صبح امروز در قم عده ای از مردم بر علیه رژیم بابت جسارت به امام تظاهرات کردند ورژیم عده ای را به شهادت رسانده وعده ای هم دستگیر کرده است. سپس شهید صدوقی به ائمه جماعت مساجد خطاب کرد از امروز ظهر نماز جماعت را به مدت 2روز تعطیل کنید وقتی سوال شد که آیا تعطیلی نماز جماعت اشکالی ندارد ؟ شهید محراب جواب داد یکی از جاهایی که ترک نمازجماعت ثواب دارد همین جاست وثوابش هم در این است که مردم علت این حرکت را جویا می شوند وشما آن ها را متوجه ظلم ظالم وحوادث اخیر می کنید.

رحمانی ادامه داد: دوروز بعد در مدرسه عبدالرحیم خان مراسم ختمی گرفته شده بود، که یک دفعه رییس شهربانی وقت یزد با لشکر کشی  وارد مدرسه شد وخطاب به آقای صدوقی گفت: شما با اجازه چه کسی مراسم گرفتید؟ آقای صدوقی نیز با شجاعت تمام جواب داد با اجازه خودم. ریسس شهربانی دوباره گفت مگر نمی دانید برای برگزاری چنین مراسماتی باید اجازه بگیرید وشهید محراب جواب داد: ما خودمان به مردم اجازه می دهیم و نیازی نیست از جایی وکسی  اجازه بگیریم ، زود ازاینجا برو، والا می گویم مردم حسابت را برسند.

حجت الاسلام رحمانی درباره روز 12 بهمن افزود:  در آن روز مردم از یک طرف خوشحال واز طرف دیکر نگران بودند چراکه ازآن بیم داشتند مبادا دشمنان امام  به هواپیمای ایشان شلیکی بکنند ویا آن را بربایند.
وی ادامه داد: تلویریون نیز که تا آن زمان هیچ پوشش خبری از انقلاب نداده بود برای آنکه مردم را در خانه ها بنشاند ومراسم استقبال را کمرنگ نشان دهد، اعلام کرده بود مراسم را مستقیم پخش می کند که آن هم لحظه  ورود امام و فرودگاه مهراباد را پخش و به یک باره  برنامه ها قطع شد وبعضی از مردم آن چنان خشمگین شده بودند که تلویزیون ها را شکستند.

رحمانی در بخش دیگری از خطرات خود گفت: یادم هست که 16بهمن 1357 به همراه گروهی از طلبه ها به تهران ومدرسه علوی عزیمت کردیم ، به درب ورودی که رسیدیم مشاهده کردیم هرکس از مدرسه بیرون می آید گریان است تعجب کردیم اما وقتی خود وارد شدیم تا چشممان به پنچره ای که امام پشت آن ایستاده بودند افتاد، ناگهان اشک از چشمانمان جاری شد.

وی درادامه درباره ابعاد شخصیتی شهید صدوقی اظهار داشت: یک بعد وجودی ایشان بعد علمی ایشان بود که تربیت  شاگردانی  همچون  آیت الله جنتی و آیت الله امامی کاشانی گواه آن است.
دوم بعد مدیریتی ایشان بود که انسانی بسیار مدبر ودارای بینش قوی بود به طور مثال در قضیه آتش زدن سینما رکس آبادان که رژیم خود مرتکب چنین جنایتی شده بود ومی خواست به حساب انقلابیون بگذارد، اولین شخصیتی که موضع گرفت واطلاعیه صادر کرد شهید صدوقی بود که درآن اطلاعیه به این عمل رژیم اشاره شده بود.

مشاور استاندار درامور روحانیت در نقل خاطره ای ازیک شهید انقلاب ادامه داد: حاج عباس احمدی اهل روستای شمسی رستاق انسان متمول، با محبت ودست به خیری بود که بنده با ایشان رفاقت داشتم و ایشان درسال 1357 ودر شب تاسوعای حسینی در حسینیه شمسی به شهادت رسید که بعد از شهادت ایشان وتعدادی دیگراز شهدا، رژیم شایعه کرده بود که این ها براثر اختلافات شخصی با یکدیگر ، هم دیگر را کشته اند که شهید صدوقی با حضور درآن جا به شهید دکتر پاکنژاد ماموریت داد جسد آنها را معاینه کند ونتیجه را اطلاع دهد، که پس از معاینه شهید پاکنژاد اعلام کرد این شهدا، توسط رژیم به شهادت رسیدند وشهید صدوقی  هما ن جا دستور داد به علت این که این ها  شهید معرکه هستند با همان بدن ولباس خون آلود دفن شوند.

رحمانی در توصیه ای به جوانان برای پاسداشت انقلاب گفت:  اگرنسل امروز نداند نسل قبل چه  زحماتی متحمل شده، نمی تواند از انقلاب وارزش هایش به شایستگی محافطت کند.

وی با ذکر متالی متذکر شد:ا گر ما وارد باغی با درختان سرسبز وپر میوه شویم به این نتیجه می رسیم  که  یک باغبانی در این جا زحمت کشیده، شب وروز از این باغ محافظت کرده ، به موقع آبیاری نموده  تا به این شکل درآمده است . انقلاب ما نیز یک باغ با درختان 35 ساله است، جوانان ما با خون خود در زندان ها و زیر شکنجه ها و دردوران 8ساله دفاع مقدس نهال انقلاب را آبیاری کردند تا امروز درختی تنومند شده است  وهمگان به ویژه نسل جوان امروز باید با تحصیل علم ودانش وخودساختگی معنوی  حافظ دست آوردها وزحمات نسل قبلی باشد واگر کوتاهی صورت گیرد باید جوابگوی خون شهدا باشیم ومصداق آیه شریفه« خسر الدنیا و الآخرة ذلک هو الخسران المبین» خواهیم شد.