ID : 21950852

چرا دلمان گاهی بی‌دلیل می‌گیرد؟


گاهی اوقات غصه‌هایی داریم که منشأ آنها معلوم نیست و فرد می گوید نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده که دلم گرفته است؟ و به خاطر آنها غصه می‌خورد. در حدیث داریم که این غصه‌ خوردن‌های بدون منشأ، گناهان را می‌بخشد.

به گزارش یزد رسا، آیت‌الله سید عبدالله فاطمی‌نیا از اساتید اخلاق در تازه‌ترین درس اخلاق خود در مسجد جامع ازگل به شرح صحیفه سجادیه پرداخت.

بخشی از سخنان این استاد اخلاق را در ادامه می‌خوانیم:

دعای پانزدهم صحیفه سجادیه «وَ کانَ مِنْ دُعَائِهِ علیه‌السلام إِذَا مَرِضَ أَوْ نَزَلَ بِهِ کرْبٌ أَوْ بَلِیةٌ»: این دعای امام زین‌العابدین علیه السلام بود وقتی که بیمار می‌شد یا غصه‌ای با بلایی بر او نازل می‌شد، امام خواسته که در آن زمان اختناق که امکان خیلی چیزها به لحاظ تبلیغی نبوده در قالب دعا مواردی را عنوان کند. در واقع هدف امام سجاد (ع)‌ این بود که پاره‌ای از ظرایف الهیه را در قالب دعا به مردم یاد بدهد.

این دعاها عمدتاً تعلیم زبان حال ما است که این گونه باشیم، یعنی اگر من مریض شدم و یا غصه‌ای پیش آمد، وظیفه‌ام را متوجه شوم.

«اللَّهُمَّ لَک الْحَمْدُ عَلَی مَا لَمْ أَزَلْ أَتَصَرَّفُ فِیهِ مِنْ سَلَامَةِ بَدَنِی» انسان ابتدا سالم است و بیماری بعداً عارض می‌شود و انسان به خاطر اینکه همیشه سالم بوده، شاکر خداوند بوده است.

«اللَّهُمَّ لَک الْحَمْدُ عَلَی مَا لَمْ أَزَلْ أَتَصَرَّفُ فِیهِ مِنْ سَلَامَةِ بَدَنِی، وَ لَک الْحَمْدُ عَلَی مَا أَحْدَثْتَ» خدایا تو را شکر می‌کنم به خاطر آن دلیلی که در بدن من احداث کردی امام (ع) در حالت سلامتی و بیماری را کنارهم گذاشته و به قیاس آنها می‌پردازد.

یک وقتی شما به دوستتان می‌گویید نمی‌دانم چگونه از تو تشکر کنم، البته شما می‌دانید اما در واقع می‌خواهید بگویید که شما زیاد از او تشکر می‌کنید. لذا ندانستن نیست. امام سجاد (ع) می‌فرماید: ای معبود من! نمی‌دانم کدام یک از این دو حالت، سزوارتر برای شکر کردن است. آیا باید بیشتر برای صحت بدن شکر کنم یا برای بیماری و مریضی که عارض شده است.

بعضی از نعمت‌ها مربوط به گذشته ما می‌شود؛ یک وقت نشاطی بوده که کارهایی انجام داده‌ایم که اکنون باید برای آنها شکرگزاری کنیم، امام می‌فرماید خدایا آن وقت صحت که رزق پاکیزه‌ات را بر من گوارا کرده‌ بودی و به من یک نشاطی داده بودی که من فضل و رضای تو را استفاده می‌کردم؛ تو این قوت‌ها را به من دادی که من موفق به طاعت تو شدم! خدایا آیا برای این شکر کنم.

یا اینکه خدایا به خاطر تخفیف گناهانی که پشت مرا سنگین کرده بود، برای پاکیزه کردن گناهانی که در آنها فرو رفته بودم و اکنون این مریضی، هشداری است که توبه کنم و تذکری هم می‌شود که تو خطاهایم را محو می‌کنی یا اینکه به خاطر یادآوری نعمت‌های سابق و این که الان که مریض هستم توبه‌ای کنم و به درگاهت شکرگزار باشم.

این بخش از دعا را اگر یک مریضی بداند دردش بسیار کم می‌شود، می‌فرماید «وَ فِی خِلَالِ ذَلِک»، نکته‌ای که فقط سیدالساجدین تذکر می‌دهد هیچ‌کس در دنیا این مسئله را برای فرد مریض نگفته است. حضرت زین‌العابدین(ع) می‌فرماید: لابه‌لای اینکه داری گناهانم را پاک می‌کنی، توبه را یادم می‌اندازی، به خاطر نعمت‌های قدیمی و... «وَ فِی خِلَالِ ذَلِک مَا کتَبَ لِی الْکاتِبَانِ مِنْ زَکی الْأَعْمَالِ» خدایا در این میان دو کاتب و دو ملک عزیز گذاشتی که یک چیزهایی پاکیزه در نامه عملم بنویسند از اعمال پاکیزه، که نه فکری درباره‌اش شده، نه چیزی بر زبان آمده و نه عضوی در این رابطه به کار افتاده، من هیچ کاری انجام ندادم فقط تفضل و احسان تو بوده است.

این مهم است که انسان متوجه شود مریض هم که می‌شود چه مزایایی دارد. علاوه بر این، مگر بخشیدن گناهان، کم چیزی است. حضرت می‌فرماید نه تنها این بیماری‌ها و مریضی‌ها بلکه همه گرفتاری‌ها باعث آمرزش گناهان می‌شود. در احادیث است حتی اگر کسی صد تا تک تومان در جیبش داشته باشد، زمانی که آنها را بیرون می‌آورد و می‌شمارد و یک اسکناس در ته جیب یا کیفش گیر می‌کند ناراحت می‌شود دوباره جیبش را می‌گردد به همین اندازه که ناراحت می‌شود ثواب می‌برد خدا همچون خدایی است.

گاهی اوقات ما یک غصه‌هایی داریم که منشأ آنها معلوم نیست و فرد می‌گوید نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده که دلم گرفته است. در اینجا باید گفت که ان‌شاءالله خیر است.

یک زمانی دل‌گرفتنی‌هایی است که هیچ منشأیی ندارد و فرد به خاطر آنها غصه می‌خورد، در حدیث داریم که این غصه‌خوردن‌هایِ بدون منشأ، گناهان را می‌بخشد.

«وَ حَبِّبْ إِلَی مَا رَضِیتَ لِی، وَ یسِّرْ لِی مَا أَحْلَلْتَ بِی، وَ طَهِّرْنِی مِنْ دَنَسِ مَا أَسْلَفْتُ»؛ خدایا مرا از آلودگی‌ گناهان گذشته‌ام پاک کن.

«وَ امْحُ عَنِّی شَرَّ مَا قَدَّمْتُ»؛ چقدر باید دست به دامن خدا شد؟! خدایا شرّ گناهان گذشته را محو کن و چیزی از  آن به من نرسد.

«وَ أَوْجِدْنِی حَلَاوَةَ الْعَافِیةِ»؛ خدایا شیرینی عافیت را به من بچشان.

منظور از ایجاد گشایش در زندگی و گذشتن از شدائد و سختی‌ها، یا بخشش گناهان و یا نزول رحمت الهی است.




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.