ID : 23493732
در حاشیه انتقادهای اخیر رئیس‌جمهور از آمریکا مطرح می‌شود؛

آیا همچنان معتقدید که بدبینی در دنیای سیاست معنا ندارد؟!


این، روحانی است که با اشاره به تاخیر در اجرای توافق، زبان به شکوه می‌گشاید که «تأخیرها عمدتاً از ناحیه آمریکاست.»

یزدرسا‎؛ سیاست و ارتباطات بین‌الملل، دنیای بسیار پیچیده‌ای است و هرگونه ساده‌انگاری و بسنده‌کردن به ظواهر و غفلت از واقعیت‌های پشت پرده می‌تواند موجب جاماندن از مسیر اعتلا و تحمیل آسیب‌هایی گاه جبران‌ناپذیر شود. نمونه‌های این واقعیت را می‌توان به کرات در تاریخ معاصر کشورمان به تماشا نشست. فراموش نکرده‌ایم که در دوران موسوم به اصلاحات، گروه حاکم تصور می‌کردند با کوتاه‌آمدن در برابر نظام سلطه و لبخندزدن به آمریکا، می‌توانند ایالات متحده را از دشمنی بازدارند و در سایه سیاست موسوم به «تنش‌زدایی»، به جایگاهی نزد قدرت‌های باج‌خواه دست یابند؛ اما شدت‌یافتن توطئه‌های دشمن در مقابل کوتاه‌آمدن‌های توجیه‌ناپذیر دولتمردان وقت ایران که مصداق بارز آن در قرارگرفتن ایران در لیست «محور شرارت» نمود یافت، نشان داد که ساده‌اندیشی در عرصه سیاست بین‌الملل چگونه می‌تواند آسیب‌هایی این‌چنینی را بر جامعه‌ای تحمیل کند.

با روی کار آمدن دولت یازدهم نیز که رویکردهای به‌نسبت همسویی با دولت اصلاحات دارد، نمودهای فراوانی از واقعیت فوق‌الذکر قابل مشاهده است. این دولت از همان آغاز، اولویت خود را گشایش درروابط با برخی کشورهای خاص قرار داد و کوشید تا در سایه مذاکره و تعامل با کشورهای 5+1 و به طور خاص ایالات متحده آمریکا، بتواند به اهداف خود دست یابد. در آن روزها بسیاری از دلسوزان و صاحب‌نظران از شیطان‌بودن آمریکا سخن می‌گفتند و متصدیان ذی‌ربط را از فرافتادن در دام فتنه و فریب آن‌ برحذر می‌داشتند. به‌طور خاص، رهبر معظم انقلاب بارها از خباثت و غیرقابل‌ اعتمادنبودن آمریکا سخن گفتند و البته ضمن تصریح بر خوش‌بین‌ نبودن خود به آمریکا، با مذاکره هم که مورد اصرار دولت بود، مخالفت نکردند.

آن‌روزها و روزهای بعد برخی صاحب‌منصبان و هواداران مذاکره با آمریکا و البته به طور مشخص دکتر روحانی، به زبان‌های گوناگون به این دیدگاه خویش پای می‌فشردند که در عالم سیاست، خوش‌بینی و بدبینی معنایی ندارد و به نوعی خواسته یا ناخواسته، بدبینی به آمریکا و ایده بی‌فایده و به تعبیری مضربودن مذاکره با «شیطان بزرگ» را زیر سؤال می‌بردند. مرور ذوق‌زدگی‌های آن روزهای برخی مسئولان ارشد و رسانه‌های حامی مذاکره و ارتباط با آمریکا دیدنی است.

این روزها اما با گذشت زمان و آشکارشدن بدعهدی‌ و خباثت آمریکایی‌ها در ماجرای برجام، حقانیت برحذردارندگان از آمریکا بیش‌ از گذشته عیان گردیده است. این نکته هنگامی بهتر بروز می‌یابد که سخنان آقایان روحانی و ظریف و صالحی در روزها و ماه‌های اخیر را با هیجاناتشان در دوران مذاکرات هسته‌ای مقایسه کنیم.

روحانی که زمانی از آفتاب برجام و تسلیم ابرقدرت‌ها در برابر ایران و دستاوردهای برجامی سخن می‌گفت و منتقدان مذاکرات را با تندی می‌نواخت، این روزها خود به اهمال و بدعهدی آمریکایی‌ها اشاره و در سازمان ملل تصریح می‌کند که «تعلل ایالات متحده در اجرای تعهدات قانونی‌اش در ماه‌های گذشته اشتباهی راهبردی است که باید فوراً جبران شود.» و هموست که در نشست خبری در نیویورک می‌گوید: «از آمریکا درباره نحوه اجرای برجام در هشت ماه گذشته گله داریم؛ آن‌ها در اجرای تعهداتشان تاخیر، اهمال و عدم شفافیت دارند.» این، روحانی است که با اشاره به تاخیر در اجرای توافق، زبان به شکوه می‌گشاید که «تأخیرها عمدتاً از ناحیه آمریکاست» و می‌افزاید: «بقیه کشورها برای اجرای برجام تلاش کردند و این آمریکایی‌ها هستند که با صراحت و شفافیت به بانک‌های بزرگ نمی‌گویند که موضع‌شان در قبال همکاری این بانک‌ها با ایران چیست.»

آیا آقای روحانی همچنان معتقد است که خوش‌بینی و بدبینی در دنیای سیاست معنا ندارد؟!  به راستی اگر رئیس‌جمهور و به تبع ایشان مذاکره‌کنندگان در هنگامه مذاکرات و قبل از امضای نهایی توافق هسته‌ای، واقع‌بینانه‌تر به کنه ماجرا می‌اندیشیدند، آیا امروز ناچار می‌شدند این‌گونه درباره بدعهدی‌های آمریکائیان زبان به گلایه گشایند و چنان خسارت‌هایی سنگین مالی و حیثیتی دامن کشور را فرامی‌گرفت؟! دراین باره گفتنی‌ها بسیار است.

نویسنده: فائزه شورکی

پایان پیام/م




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.