گفت: بعضاً مرز نقد با تخريب در هم آميخته مي شود و به نام نقد، «مديري» مورد هجمه رسانه اي قرار مي گيرد.

گفتم: این رفتار زشت، تا قبل از مرداد 1392شدت بیش‌تری داشت! و خوشبختانه در دولت کنونی، دولتمردان، بیش‌تر در معرض «نقد سالم» قرار می‌گیرند، نه تخریب. چرا‌که منتقدان کنونی دولت بیش از مدعیان اصلاح‌طلبی و ...، در عمل به آموزه‌های اخلاقی پای‌بند هستند.

 یادم نمی‌رود یک زمانی قرار بود رئیس جمهور سابق، بعد از اخبار ساعت 21 شبکه اول سیما، مصاحبه اقتصادی داشته باشد. اما در آخرین لحظات اعلام شد که این برنامه به زمان دیگری موکول شده است.

جالب این بود که یکی از رسانه های زنجیره‌ای که این روزها زیر بیرق اصلاحات و اعتدال سینه می زند و دائم در تقبیح تخریب دولتمردان داد سخن می‌دهد، آن شب مطلب مفصلی در نقد مصاحبه مذکور نوشته و به دست چاپ سپرده بود؛ غافل از این که مصاحبه رئیس جمهور لغو خواهد شد! این یکی از گاف‌های ماندگار مدعیان «نقد سالم» در آن دوران بود که دستشان را به خوبی برای مردم و آگاهان رو کرد.

*******************

گفت: حق نقادي براي رسانه ها محترم است.

گفتم: البته به شرط آن‌که رفتار و رویکرد مسئولان در عمل، متضاد با این ژست نقدپذیری نباشد! به راستی «بزدل‌» و «بی‌سواد» خواندن منتقدان و حواله‌دادن آنان به جهنم و استفاده از تعابیر سخیف دیگر در برخورد با منتقدان چه نسبتی با شعارهای زیبا در این زمینه دارد؟!

*******************

گفت: خبرنگاران نقاد را، كارشناسان افتخاري سازمان هايي مي دانيم كه مورد نقد قرار مي گيرند.

گفتم: دو صد گفته چون نیم‌ کردار نیست! لازمه این شعار زیبا، بهاددادن به نقدهای سازنده و دلسوزانه در عرصه عمل  و تکریم منتقدان است.

*******************

 گفت: بين نقد منصفانه و تخريب تفاوت قائل هستيم.

گفتم: ما هم بین شعار و رفتار، تفاوت قائل هستیم و معتقدیم اگر برخی همواره نقد را تخریب بنامند و بر طبل ادعاهایی همچون مظلومیت دولت و هجمه رسانه‌ای به دولتمردان و ... بکوبند، نشان می‌دهد که هنوز نقد منصفانه را درست نشناخته‌اند و یا شناخته‌اند اما آن را تاب نمی‌آورند!

*******************

گفت: اگر مديري در عرصه خدمتي وارد مي شود، بايد به گونه اي با او رفتار كرد كه به ادامه مسير تشويق گردد؛ نه اين‌كه هزينه هاي اجتماعي فعاليت هاي او را بالا ببريم.

گفتم: طبیعی است اگر مدیری به وظایف شرعی و قانونی خود در قبال پست سازمانی و انقلاب و مردم آشنا و به آن‌ها متعهد باشد، همگان موظف به پشتیبانی از وی هستند؛ اما اگر به دنبال سیاسی‌کاری و ترجیح منافع باندی بر منافع ملّی است، امر به معروف و نهی از منکر نسبت به وی در چارچوب موازین، بدیهی ترین وظیفه رسانه‌ها و منتقدان خبره خواهد بود.

*******************

گفت: ايجاد دغدغه هاي فكري براي مردم و بعضا تهديد به افشاگري در برخي از رسانه‌ها، دور از شأن مردم و دور از اخلاق حرفه‌اي است.

گفتم: به کارگیری عناصر همسو با فتنه‌گران در برخی ادارات دولتی چطور؟! تخریب دولتمردان سابق در رسانه‌های مدعی اصلاحات و تدبیر و امید چطور؟! در تنگنا قراردادن رسانه‌هایی که بیش‌ترین همسویی را با آرمان‌های ملت دارند چطور؟!

تلاش غیراخلاقی برای کم‌رنگ کردن خدمات نماینده مردم و پررنگ‌کردن کاریکاتوری برخی اقدامات اشخاص دیگر به منظور بهره‌بردرای از آن در انتخابات بعدی چطور؟! و ... .

*******************

گفت: اگر مديري مورد هجمه رسانه‌اي قرار گيرد و نقدهاي غيرمنصفانه در مورد عملكرد او نوشته شود ممكن است آن مدير، ناخواسته به مسير انفعال و عدم فعاليت هدايت شود.

گفتم: اولاً که این روزها تعابیری همچون «هجمه رسانه‌ای» و «نقد غیرمنصفانه»، مصادیق غیرواقعی متعددی پیدا کرده‌‌اند؛ مشابه ادعای رئیس‌جمهور در سفر استانی سال گذشته که توافق ژنو را «تسلیم‌شدن قدرت‌های بزرگ در برابر ایران» نامید و قبل از آن هم در نامه به رهبر معظم انقلاب ادعا کرده بود حق ایران در غنی‌سازی اورانیوم مورد اذعان دشمنان قرار گرفته است؛ اما چند ساعت بعد از این ادعا، رئیس جمهور و وزیرخارجه آمریکا در موضعی آشکار چنین حقی را نفی کردند! و «تسلیم شدن دشمنان» و «اذعان آن‌ها به حق غنی‌سازی توسط ایران» معنایی دیگر یافت!

ثانیاً؛ نقد غیرمنصفانه محکوم است، اما نباید برای فرار از پاسخگویی، هر نقد منصفانه‌ای را با برچسب‌هایی مانند «غیرمنصفانه» و «هجمه رسانه‌ای» به حاشیه راند و بدین وسیله سعی در ایجاد حاشیه امن برای مدیران ناکارآمد کرد.

ثالثاً؛ مدیری که به اندک بادی بر خود بلرزد و با اندک نقدی-ولو غیرمنصفانه- منفعل شود، لیاقت تصدی مسئولیت در نظام جمهوری اسلامی را ندارد.

رابعاً : ....

*******************

گفت: ديكته نانوشته غلط ندارد.

گفتم:  البته! اما نباید برخی مسئولان، ناکارآمدی و بی‌عرضگی خود را با پنهان شدن پشت چنین اصطلاحاتی توجیه کنند! چه این‌که برخی «غلط»ها به‌ویژه اگر مربوط به اصول و رویکردهای راهبردی و از جنس بهادادن به فتنه‌گران باشد، آسیب‌هایی جبران‌ناپذیر به دنبال خواهد داشت.

*******************

گفت:هجمه‌هاي رسانه اي و نقدهاي غيرمنصفانه، موجب انفعال مديران دولت تدبير و اميد نمي‌گردد.

گفتم:  امیدوارم تملق‌گویی‌های رسانه‌ای هم موجب جوگیری مدیران نشود، همچنان که آرزومندیم نقدهای منصفانه، تنبّه مدیران را به دنبال داشته باشد.

*******************

گفت: مدیران دولت تدبیر و امید، در فعاليت هاي خود آرمان‌هايي چون رشد و تعالي استان و حركت به سمت توسعه همه‌جانبه و پايدار را دارند.

 گفتم: فراموش نکنیم که رشد و تعالی بیش‌ترِ استان با گام‌برداشتن در مسیر آرمان‌های امام(ره) و رهبری و شهدای عالی‌قدر محقق می‌شود و دیدار با امثال آقای خاتمی و انعکاس آن در سایت رسمی استانداری، با این هدف سازگار نیست.