روزی که مسلم وارد کوفه شد
به گزارش یزدرسا، 5 شوال سال 60 هجری قمری "مسلم بن عقیل"، نماینده امام حسین(ع) به منظور اجابت دعوت کوفیان از امام حسین(ع)، وارد کوفه شد. پس از آن که اهالی کوفه به ویژه شیعیان این شهر از حضور امام حسین(ع) در مکه معظمه و امتناع وی از بیعت با یزید بن معاویه با خبر شدند؛ جنبش بزرگی در کوفه ایجاد کردند و آن حضرت را با ارسال نامههای بیشمار به سوی خود دعوت کردند، امام حسین(ع) نیز دعوتشان را پذیرفته و نخستین نماینده خویش را به سوی آنان فرستاد.
**انتخاب سفیر امام حسین(ع) برای کوفه
امام حسین (ع) نامهای برای مردم کوفه نوشت و به مسلم بن عقیل سپرد تا برای اهالی کوفه قرائت کند. نامه امام(ع) به این قرار بود:
«به نام خداوند بخشاینده مهربان. از حسین بن علی(ع) به جامعه مؤمنین و مسلمین؛ اما بعد، "هانی" و "سعید" آخرین فرستادگانتان، نامههای شما را به من تسلیم کردند. من از مضمون نامههای شما آگاه شدم. نوشتهاید: ما امامی نداریم، به سوی ما بیا شاید خداوند به وسیله تو ما را هدایت فرماید.
من برادرم و پسر عمویم و شخصیت مورد وثوق و مورد اعتماد از میان خاندانم؛ یعنی مسلم بن عقیل را به سوی شما میفرستم؛ اگر او برای من بنویسد که نظر اکثریت شما به ویژه فرزانگان و مردان شایسته و شاخص شما مطابق با نامههایی است که به من نوشتهاید به سوی شما خواهم آمد انشاءالله. »
حضرت حسین بن على(ع) مناسب ترین فرد برای این ماموریت محرمانه را مسلم بن عقیل دانست، که هم آگاهی سیاسی و درایت کافی داشت، و هم تقوا و دیانت، و هم خویشاوند نزدیک امام بود. این که امام در نامه اش از مسلم به عنوان "برادرم" و "فرد مورد اعتمادم" نام می برد، میزان اعتبار و لیاقت و کفایت مسلم بن عقیل را می رساند.
امام مسلم را طلبید و به او فرمود: «به کوفه می روى، اگر دیدی که دل و زبان مردم یکی است و آنچنان که در این نامه ها نوشته اند متفقند و می توان به وسیله آنان اقدامی کرد، نظر خودت را بر من بنویس» و مسلم را وصیت و سفارش کرد، به این که: «پرهیزکار و با تقوا باش؛ نرمش و مهربانی به کار ببر؛ فعالیت های خود را پوشیده دار؛ اگر مردم، یک دل و یک جان بودند و در میانشان اختلافی نبود، مرا خبر کن.»
آن حضرت مسلم به همراه مسلم، «قیس بن مسهّر» و «عبدالرحمن بن عبدالله» و عدهای از فرستادگان را سفیر خود نمود.
**دیدار با کوفیان در خانه مختار
مسلم به سمت کوفه اسب راند تا این که در پنجم شوال وارد کوفه شد. او به منزل «مختار بن ابی عبید» وارد شد. مختار شیعیان را دعوت کرد تا همه گرداگرد مسلم فراهم آیند. پس نامه حسین علیه السلام را که پاسخ به آنها بود خواند. آنها همه از شوق گریه کردند. در محضر او خطبا و سخنوران کوفی، چون «عابس شاکری»، «حبیب اسری» خطبه خواندند.
این خبر به «نعمان بن بشیر انصاری» که استاندار یزید در کوفه بود رسید. او برای مردم خطبهای ایراد کرد و آنها را تهدید کرد. «عبدالله بن سعید حضرمی» که با بنی امیه هم قسم بود و «عمّاره بن عقبه» داستان نعمان را در نامهای به یزید نوشتند و تصریح کردند که حاکمی که گماشته است یا ضعیف است یا این که خود را به ناتوانی زده است. پس از عبدالله، سایر جیرهخواران حکومتی از قبیل «عمارة بن ولید» و «عمر بن سعد بن ابی وقاص» نامههای مشابهی برای یزید فرستادند.
علت ورود مسلم به منزل مختار این بود که مختار از زعمای شیعه به شمار میآمد و به امام حسین علیه السلام وفادار بود. علاوه بر این، مختار داماد «لقمان بن بشیر»، حاکم وقت کوفه بود. بی تردید تا زمانی که مسلم در خانه مختار بود لقمان بن بشیر متعرض او نمیشد. این انتخاب مسلم گویای درایت و احاطه او به موقعیتهای اجتماعی آن زمان بود.
**بیعت با مسلم در کوفه
مردم پس از آگاهی از ورود مسلم، گروه گروه با نماینده امام بیعت کردند تا این که نام بیعت کنندگان در دفتر مسلم از مرز هجده هزار نفر گذشت. در شمار تعداد بیعت کنندگان اختلاف وجود دارد و برخی آن را سی هزار نفر یا چهل هزار نفر نفر ذکر کرده اند.
**نامه مسلم به امام حسین علیه السلام
بیعت اکثر مردم، مسلم را مطمئن کرده بود که امام اگر به کوفه بیاید، همه چیز از نو بنا خواهد شد. او در نامهای به حضرت نوشت که تعداد بسیاری از مردم کوفه بیعت کردهاند. از امام خواست که با شتاب به کوفه رهسپار شوند؛ چرا که مردم سخت مشتاق دیدار اویند. مسلم نامه خود را ضمیمه نامه اهل کوفه کرد و به «عابس بن ابی شبیب شاکری» سپرد تا به همراه «قیس بن مسهّر صیدوای» به خدمت امام برسانند.
اما مردمى که با مسلم بیعت کرده و در انتظار آمدن حسین بن على(ع) به کوفه بودند، با ورود ابن زیاد به کوفه، وضعى دیگر پیدا کردند. وضعیتی که در نهایت منجر به شهادت مسلم ابن عقیل فرستاده امام و به وقوع پیوستن واقعه جانسوز کربلا شد.
*****
حضرت على (ع) از پیامبر اکرم(ص) حدیثى را در مدح «عقیل» و فرزند او مسلم نقل مى کند که آن حضرت فرمودند:
«من عقیل را به دو جهت دوست دارم. یکى به خاطر خودش و یکى هم به خاطر این که پدرش ابوطالب او را دوست مى داشت. فرزند او، مسلم کشته راه محبت فرزند تو خواهد شد. چشم مومنان بر او اشک مى ریزد و فرشتگان مقرب پروردگار بر او درود مى فرستند.»
آیت الله حاج میرزا خلیل کمرهای، نویسنده، محقق و فیلسوف الهی معاصر نیز در کتاب "عنصر شجاعت یا هفتاد دو تن و یک تن" محاکمه مسلم بن عقیل را با محاکمه سقراط فیلسوف در آتن مقایسه می کند.
قبر مسلم در کوفه است و در سال 1282 قمری گنبدش کاشی و ضریحش نقره کاری شد.
انتهای پیام/