ID : 8931096

کشیش سیاه پوست آمریکا‌یی پس از بازگشت از ایران بازداشت شد


"رندی شورت": حتی خارجی‌ها راحت‌تر از سیاهپوستان آمریکایی از صف کنترل گذرنامه عبور می‌کنند/ شهید "مالکوم شباز" به دلیل آنکه به دنبال پناهندگی در ایران زیبا و در میان مردم شیعه این کشور بود، جان خود را از دست داد.

به گزارش یزدرسا ،"رندی شورت" در خصوص جزئیات این رخداد بیانیه‌ای را برای خبرگزاری فارس با عنوان "ناامنی در میهن و پارانویای گمراه‌کننده: استقبال گستاخانه در وطنم آمریکا" منتشر کرد.

 

کشیش و فعال حقوق بشر سیاهپوست آمریکایی که چندی پیش برای حضور در کنفرانس "افق نو" به ایران سفر کرده بود، بعد از بازگشت به آمریکا در فرودگاه بین‌المللی "دالس" در واشنگتن دستگیر شد و به مدت سه ساعت و نیم در بازداشت بود و در این مدت توسط مأموران گمرک و امنیت مرزی آمریکا مورد بازجویی و تفتیش قرار گرفت.

 

شورت در ابتدا خود را معرفی کرد و گفت که یکی از مدافعان حقوق بشر است و در گروههای مختلف حقوق بشری از جمله شبکه مستقل سیاهپوستان (BANCO)، پروژه عدالت و حقوق بشر"ربکا" و انجمن بین‌المللی حقوق بشر اقلیت‌های آمریکا فعالیت دارد.

 

این کشیش سیاهپوست در توضیح ماجرای دستگیری خود در فرودگاه دالس واشنگتن گفت: روز پنجشنبه، 16 اکتبر 2014، در ساعت 4:50 صبح فرودگاه بین‌المللی امام خمینی را با پرواز "کیو آر 485" به سمت فرودگاه بین‌المللی قطر در دوحه ترک کردم. من با پرواز 707 خطوط هوایی قطر، دوحه را در ساعت 9:15 را به سمت فرودگاهی که به نام مردی است که کودتای مشترک "ام آی 6- سیا" را در سال 1953 تحت عنوان عملیات "آجاکس" مهندسی کرد و این کودتا به سرنگونی دولت منتخب محمد مصدق منجر شد، ترک کردم.

 

رندی شورت ادامه داد:  "هواپیمای کیو آر 707"، حدود ساعت 15:20 به وقت شرقی، روز پنجشنبه، 16 اکتبر 2014، فرود آمد. صف کنترل گذرنامه مهاجرت طولانی بود، زیرا تمامی کارکنان بخش بررسی گذرنامه حضور نداشتند. من به ایست بازرسی 30 فرستاده شدم و یک سیاهپوست را دیدم که افسران امنیت مرزی با خشونت با وی رفتار می‌کردند و یک پروسه 2 دقیقه‌ای را 15 دقیقه ادامه دادند به طوریکه آن فرد سیاهپوست مضطرب و عصبی شده بود.

 

این کشیش آمریکایی در توضیح ادامه این ماجرا گفت: من به افراد دیگری که در صف بودند گفتم که این یک صف نژادی است و به شوخی گفتم که خارجی‌ها از این صف کنترل گذرنامه خیلی سریعتر از سیاهپوستان آمریکایی عبور می‌کنند زیرا آمریکا واقعاً نمی‌خواهد که ما (سیاهپوستان) به کشور بازگردیم و ما در ذهن آنها بیشتر از تروریست‌های خارجی، دشمن بزرگتری به حساب می‌آییم.

 

شورت شرح داد: حدود ساعت 15:55 به وقت محلی، هرناندز، مأمور کنترل گذرنامه که با فرد سیاهپوست با خشونت رفتار کرده بود، اسناد مرا در دروازه شماره 30 گرفت و من می‌توانستم خنده شیطانی او را وقتی که روادید من برای سفر به ایران را دید، در چهره‌اش ببینم. او ابروانش را بالا داد.

 

شورت در این یادداشت نوشت که سه بار قبل از این نیز برای ورود به آمریکا با مشکل مواجه شده بود و دو مرتبه آن توسط مأموران امنیتی اسپانیولی‌هایی بود که در مقایسه با مأموران سفیدپوست نیز در مقابل سیاهپوستان، بسیار نژادپرستانه‌‌تر برخورد می‌کردند.

 

رندی شورت گفت که مأمور بازرسی بدون آنکه به چشمانش نگاه کند و برای ورود به آمریکا به او خوشامدگویی کند، گذرنامه‌اش را داد و در حالیکه تعجب کرده بود که به چه دلیل هیچ سوالی از او پرسیده نشده است، در حین خروج از محل کنترل گذرنامه، یکی از افسران سفیدپوست امنیت مرزی آمریکا به وی نزدیک شد و گفت: «من به گذرنامه شما نیاز دارم و باید چند دقیقه‌ای از شما سوالاتی بپرسم و خیلی سریع گذرنامه مرا گرفت.»

 

این مأمور سفیدپوست به شورت ابلاغ کرد که وسایل او باید مورد تفتیش قرار گیرد و این در حالی بود که هنوز چمدان‌هایش را تحویل نگرفته بود و نمی‌دانست که چمدان‌هایش کجا بود و ساعت 16:00 شورت همچنان در فرودگاه بود و به دنبال چمدان‌هایش بود.

 

شورت ادامه داد: «من به سمت ایست بازرسی کنترل گذرنامه رفتم و به دنبال مردی بودم که گذرنامه من دست او بود. برخی از نژادپرستان من را متهم به تلاش برای فرار کردند و آنجا ایستادم و در نهایت آن مأمور را پیدا کردم. مشخص بود که من توسط مأموران امنیت مرزی آمریکا در فرودگاه بین‌المللی دالس دستگیر شدم.»

 

شورت گفت که ورود او با اجرای سیاست‌های تفتیش و بازرسی از مسافرانی که به فرودگاه وارد می‌شوند و بررسی احتمال ابتلا با بیماری ابولا همزمان شده بود. مأموران امنیتی او را به اتاق بازداشت بردند که در آنجا تعداد زیادی اعراب، ایرانی‌ها، شهروندان آمریکای لاتین، آفریقایی‌ها، آسیایی‌ها و سیاهپوستان بودند.

وی ادامه داد:‌ « دو مأمور امنیت مرزی در خصوص ایران از من سوال کردند و دلیل سفر من به ایران را پرسیدند، از من سوال کردند که چه مقدار پول دارم و شغل من چیست و در ایران به چه مکان‌هایی رفتم و در کجا اقامت داشتم و با چه کسانی در ایران بودم و آیا با مقامات دولت ایران دیدار داشتم و اینکه آیا مردم ایران نسبت به آمریکا نفرت داشتند و آیا در آنجا اوقات دشواری داشتم. آنها از من پرسیدند که «افق نو» چه بوده است و به چه دلیل من برای این کنفرانس انتخاب شدم. شماره موبایل من چه بود و آیا در آینده نزدیک مجدداً قصد بازگشت به ایران را دارم و ماهیت کار حقوق بشر من چیست؟ آنها به من گفتند که چمدان‌هایم باید مورد بازرسی قرار گیرد. یکی از مأموران بلند فریاد زد: «خواندن را دوست داری. اینطور نیست؟» آنها بعد از آن این حرف را زدند که عکس‌های من و کتاب‌های برادر عزیزم آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله خمینی و قرآن و دیگر کتاب‌ها و فیلم‌ها را دیدند. به من گفته شد که باید این کتاب‌ها و تمام محتویات کیف من درون دستگاه مخصوصی قرار گیرد و به من گفته شد که بنشینم.

 

حدود یکساعت بعد مجدداً شورت مورد بازجویی قرار گرفت و در خصوص دیدار وی با مقامات کنونی دولت ایران سوال پرسیده شد و شورت پاسخ داد که با «محمود احمدی‌نژاد» رئیس‌جمهور سابق ایران دیدار داشته است و آنها به او گفتند که او یک مقام منتخب نیست و دلیل دیدار با وی را پرسیدند که شورت پاسخ داده بود: «احمدی‌نژاد یک استاد فلسفه است و با او درباره فلسفه بحث کردم.»

 

این کشیش آمریکایی گفت که دو مرتبه مورد بازجویی قرار گرفت تا مأموران بررسی کنند که پاسخ‌های او تغییری کرده است یا خیر.

 

شورت ادامه داد که بعد از این بازجویی‌ها، ابتدا سفیدپوستان آزاد شدند و ساعت 18:45، افرادی که هنوز در بازداشت بودند، مردمی از خاورمیانه  یا اینکه سیاهپوست بودند. ساعت 19:00 فقط شورت و یک نفر دیگر همچنان در بازداشت بود و ساعت 19:30، شورت آخرین نفری بود که آزاد شد.

او گفت: من می‌توانستم با گذاشتن تمامی کتاب‌های فوق‌العاده در ایران از این بازجویی طولانی‌مدت جلوگیری کنم اما من نمی‌توانم دروغ بگویم یا حس اتحاد و یکپارچگی با مردم ایران و انقلاب آنها و مبارزه جهانی برای کمک به اقلیت‌های مورد ستم قرار گرفته‌ای چون سیاهپوستان را پنهان کنم. من همیشه آیت‌الله خمینی که با نظام آپارتاید مبارزه می‌کرد را دوست داشتم. من در سال 2005 سوگند خوردم که با مردم ایران دوست باشم و من پیمان خود را با خدا نقض نمی‌کنم.

 

شورت درباره مأموران امنیت مرزی آمریکا که کتابهایش را گرفتند، گفت: بگذارید آنها هم کتابها را ببینند، شاید باید درباره جنایات آمریکا در لیبی، سومالی، نیجریه، عراق، پاکستان و کشورهای دیگر بخوانند. ایران و مردم این کشور مردمی زیبا و با فرهنگ هستند که بیش از 12 هزار سال وجود داشته‌اند و مردمی صلح‌طلب و آرام هستند.

 

او گفت که به مدت سه ساعت و نیم در بازداشت مأموران امنیت مرزی آمریکا در فرودگاه بین‌المللی جان فاستر دالس بود و همین اتفاق مشابه برای «سیروس مک گلدریک» و «کالب موپین» که به همراه او در ایران حضور داشتند نیز رخ داده بود ولی با اینحال مجدداً تمایل دارد به ایران سفر کند.

 

این کشیش سیاهپوست در پایان اینگونه گفت: به یاد داشته باشید که شهید مالکوم شباز به دلیل آنکه به دنبال پناهندگی در ایران زیبا و  در میان مردم شیعه این کشور بود، جان خود را از دست داد.

انتهای پیام/ص

 




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.