.

.

مختصری از زندگینامه

به گزارش سروابرکوه، شهید علی اکبر کارگر در شانزدهیمن روز از مهرماه سال 45 قدم به عرصه وجود نهاد. پدرش محمد باقر در ابرکوه به کار کشاورزی مشغول بود.

علی اکبر قبل از اینکه برای آخرین بار به جبهه برود موفق شد در زمینه تحصیلات نیز پیشرفت کند و با اخذ مدرک دیپلم به گفته خودش" فردای قیامت در پیشگاه حق شرمنده نشود". حضور علی اکبر در جبهه پیکار علیه باطل در سه مرحله بود که اولین مرحله در سال 61 در پایگاه زید و دهلران، مرحله دوم سال 62 در مهاباد که حدود 100 روز به طول انجامید و بالاخره آخرین مرحله حضور او سال 64 بود که  در22 بهمن در منطقه ام الرصاص و هنگام عملیات والفجر 8، با رمز یا فاطمه الزهرا(س) با وجودی که فقط 19 بهار از عمر با برکتش می گذشت به وصال معشوق رسید.

وصیت نامه شهید علی اکبر کارگر

برخي از مومنين، بزرگ مرداني هستند كه پای عهد و پیمان خود با خدا، رسم وفا پیشه کردند تا به فيض شهادت نائل شدند و برخي هم منتظر شهادت اند و هيچگونه تغييري در اراده آنها راه نخواهد یافت.

 با درود به رهبر كبير انقلاب، اين اسوه تقوا و نايب بر حق مهدي صاحب زمان(عچ) و درود به تمامي رزم جويان صحنه پيكار حق عليه باطل و شهداي راستين انقلاب اسلامي. اينجانب علي اكبر كارگر فرزند محمد باقر با شماره شناسنامه 7974، متولد 1345، محل تولد ابركوه وصيت نامه خود را مي نويسم و انشاءالله آن را با خون خود امضاء مي كنم.

 قبل از هرچيز باید بگويم كه داوطلبانه به جبهه آمدم و جزعشق امام و اسلام هيچ قدرتي نمي توانست مرا به اینجا بكشاند. حال كه موفق شدم به لطف خدا به ديار عاشقان بشتابم و وجود نالايقم را در بين ياوران اسلام و قرآن و در كربلاي مكرر تاريخ قرار دهم خدا را سپاس مي گويم. ما همه براي امتحان آفريده شده ايم؛ خوشا به حال كسي كه از امتحان الهي پيروز بيرون آيد، خوشا به حال شهدا و خانواده شهدا.

خداوندا تو گواهي كه هدف ما در اين جنگ اعتلاء و برقراري كلمه حق و سرنگوني ظالمان است. جوانانی که مردم از دست دادند هدفشان حفظ و برقراري اسلام و قرآن بود. پس شما مردم مديون خون شهدا هستید و ظیفه دارید، در قبال اين خون هاي پاك، وجهه انقلاب و اسلام را حفظ کنید.

 ما كه خودمان را پيرو سيدالشهداء مي دانيم بايستي نداي مولايمان را لبيك گفته و پا به عرصه جهاد بگذاريم تا اين كفار و يزيدان زمان بدانند كه دين و حكومت رسول خدا(ص) امروز با حکومت حزب الله در سراسر جهان حاكميت خواهد داشت.

توصیه ها

ای برادران، از شهيدان به شما اين نصيحت باد كه دست از اين ماه تابان(امام خمینی) برنداريد كه روزنه اميدتان است و اين را بدانید من راضی هستم  تكه تكه ام كنند و استخوانهايم را ريز ريز نمايند، اما از شما راضي نيستم که لحظه ای امام عزیز راتنها بگذاريد.

همیشه با اتحاد و انسجام درنماز جمعه، مساجد و كارهاي خير شرکت کرده و با ادامه راه شهدا از خونشان پاسداري نماييد؛ با داشتن خلوص نیت در اعمالتان حرمت خون شهیدان را حفظ کنید. هيچگاه بين يكديگر اختلاف نياندازيد زیرا باعث سوء استفاده دشمن می شود.

اي برادران و خواهران عزيز تصور نکنید تنها سنگر شما جبهه هاي جنگ است، بلكه هر مکانی كه شما درآن به نفع اسلام و قرآن گامی بردارید همان سنگر شماست و باید آن را مستحكم نگه داريد. قدری تامل کنیم خواهیم فهمید که این دنیا فانی است، اگر تا به حال معصیت کردیم، زین پس توبه کنیم که خداوند در قرآن مي فرمايد: "ان الله يحب التوابين،  به درستي كه خداوند توبه كنندگان را دوست دارد".

از شما امت مسلمان مي خواهم كه قرآن را منشاء اعمالتان قرار دهيد تا بر دشمنان فائق آیید؛ دعای کمیل و توسل بخوانید و حتي يك لحظه هم از ياد خدا غافل نشوید.

و اما اي منافق كوردل كه هر لحظه در فكر توطئه عليه اسلام هستي و امت حزب الله را با گلوله هاي آهنین مي ترساني، اين را بدان كه لشکرحزب الله تکبیر گویان، با مشت هاي گره كرده و ايماني استوار تا آخرين قطره خون مقاومت خواهد كرد و حكومت ننگين شما را درهم خواهد شكست.

سفارش به خانواده

اي پدر و مادرم افتخار بزرگي نصيب شما گرديده و امانتي را كه نياز به لحظه لحظه مواظبت داشت به صاحب اصليش تحويل داده ايد. اميدوارم خوشحال باشيد و حق خويش را بر من حلال كنيد. از شما مي خواهم كه براي من عزاداري نكنيد زیرا شهيد عزادار نمي خواهد بلکه كسي را مي خواهد كه وقتي به خون غلطيد رسالتش را بر دوش گیرد، كسي را ميخواهد كه پيامش را به گوش تمام مردم برساند و از خونش پاسداري نمايد.

از تو مادرم مي خواهم هيچ وقت برایم گريه نكني و هرگاه دلتنگم شدی به ياد حضرت علي اكبر(ع) و مصيبت هاي حضرت زینب گریه كن؛ چرا که شهادت من در برابر مقام والای شهدای کربلا  ناچيز است. اميدوارم خدانود به تمامي خانواده هاي شهدا صبر جزيل عنايت فرمايد .

اِلهي رِضاً بِرِضائِك وَ رِضاً بِقضائِكْ وَ تَسْليماً لِاَمرِكْ.

خوشا آنان كه اندر وداي عشق         بساط خويش برچيدند و رفتند

نگرديدند هرگز گرد باطل             حقيقت را پسنديدند و رفتند

ما زنده به آنيم كه آرام نگيريم         موجيم كه آسودگي ما عدم ماست

خوشا آنان كه برای احياء دين به جاي گريه خنديدند و رفتند

امضاء علي اكبر كارگر

 .

.