به گزارش سرو ابرکوه، متن کامل یادداشت بدین شرح است:

بسمه تعالی

خود شکن آیینه شکستن خطاست!

شهروند عزیزی، مطلبی را با عنوان "دلداری شهروندی به دل مشغولی های نخبه ی ابرکوهی" در برخی از شبکه های مجازی منتشر نموده است که لازم دیدم نکات مختصری را باستحضار برسانم هر چند که یک سینه حرف موج میزند در دهان ما!!!

نکته اول:
همه بايد از نقد سازنده استقبال كنيم زيرا نقد منصفانه ، زمينه‌ساز اصلاح ، پیشرفت ، شکوفایی و  نوآوري است لذا ازاین شهروند گرامی و سایر همشهریانی که مطلب اینجانب را به نقد نشستند صمیمانه تقدیر و تشکر می نمایم و خاطر نشان می سازم که همه دولتها و افراد دارای نقاط ضعف و قوت بوده  و عاری از نقد نمی باشند.

نکته دوم:
رعایت ادب و احترام در نقد سازنده از لوازم تاثیر گذاری یک نقد منصفانه است چرا که از قدیم گفته اند "ادب مرد به زدولت او" که البته وجود بیش ازده کلمه توهین آمیز وکادو پیچ شده ناقد محترم را به حساب بقیه تعابیر نازیبای رییس جمهور دولت متبوعشان به منتقدان گذاشته واز آن می گذریم!

نکته سوم:
در اصطلاح ژورنالیستی به این سبک نقدکردن و مغالطه سیاسی ، فرار رو به جلو! می گویند بدین صورت که فردی که مورد اشکال و نقد قرار گرفته، با وجود آن که توان دفاع منطقی ندارد، از پاسخگویی فرار می کند، اما نه آن چنان که ضعف و نقص خود را آشکار کند، بلکه فرار او به جایگاهی است که خود را محقّ جلوه داده، بتواند از موضع قدرت سخن بگوید و حمله کند لذا انتظار بر آن بود که این شهروند عزیز به صورت آماری،مستند و مستدل به سوالات و مطالب ارائه شده در مطلب اینجانب پاسخ می دادند نه اینکه با قلم ادبی خود از پاسخگویی طفره بروند و با صطلاح منطقیون به جای پرداختن به " ما قال" به " من قال" بپردازند که البته این را نیز به حساب عدم اشراف ایشان به امور اجرایی و صرفا تعصبشان به مجموعه مدیریتی حاکم می گذاریم!

نکته چهارم:
در رابطه با بی ارزش بودن سند چشم اندازتوسعه شهرستان ابرکوه ذکر چند نکته ضروری است:
1- تا قبل از حضور استاندار سابق یزد قریب به اتفاق  شهرستانها فاقد سند چشم انداز و برنامه مدون توسعه و پیشرفت بوده اند واهتمام به تدوین سند چشم انداز شهرستانها از افتخارات زمان ایشان می باشد.

2- مسوولیت تدوین سند چشم انداز شهرستانها بر عهده دوستان اصلاح طلب و اعتدالی شما  در سازمان  برنامه و بودجه استان بوده است که امروز نیز مدیر کل و یار غار دولت تدبیر و امید هستند و البته قبل ازاستاندار سابق نیز در دوران اصلاحات هم صاحب منصب بوده اند که از بردن نام آنها خوداری می نمایم!

3- پس از تهیه پیش نویس سند چشم انداز شهرستان ابرکوه،  علاوه بر نظر سنجی و نظر خواهی ویژه از افراد صاحب تجربه ای همچون برخی مدیران و فرمانداران سابق شهرستان ، پیش نویس سند به مدت سه ماه برای اعلام نظر عمومی در تارنمای فرمانداری شهرستان قرار گرفت که مستندات آن نیز در فرمانداری موجود است.

4- به همین روش، سند چشم انداز توسعه سایر شهرستانها تهیه و تدوین گردیده است و فرمانداران و مدیران شهرستانها به جد پیگیر اجرایی شدن آن هستند لازم است مدیران شهرستان و دوستان منتقدی که قریب چهار سال از عمر دولت محبوبشان  می گذرد اگر انتقادی داشتند نسبت به اصلاح سند اقدام می نمودند و یا به سبک سایر شهرستانها به جد پیگیر اجرایی شدن نقاط قوت سند می بودند و به جای کار سلبی،کار ایجابی و اثباتی می نمودند.

نکته پنجم:
در نقد ایشان آمده بود به گونه ای صنعت را در شهرستان برنامه ریزی نموده اند که گویی شهرستان در کنار رودخانه کارون و حوزه گازی پارس جنوبی واقع شده است که باز به دلیل ضعف اطلاعات ایشان چند نکته را معروض می دارم:

1- در شهرستانهای صنعتی استان مانند اردکان و میبد که از نظر آبهای زیر زمینی و وضعیت خشکسالی وضعیت بحرانی تری از ابرکوه دارند  سهم آب مصرفی صنعت 2.5 تا 3 درصد،سهم آب کشاورزی 90 درصد و سهم آب شرب و بهداشت 7 درصد می باشد در حالیکه بالای 50 کارخانه کاشی و فولاد در آنجا فعال بوده و دهها کارخانه نیز در شرف افتتاحند حال در یک شهرستانی چون ابرکوه که اصلا صنعتی نیز نمی باشد میزان درصد تخصیص آب به صنعت در صورتیکه همگی افتتاح می شدند چیزی کمتر از یک درصد می بود.

2- این صنعت حداقلی در شهرستان نه آنچنان فشاری بر آبهای زیر زمینی وارد می نمود و نه محیط زیست را به مخاطره می انداخت مضاف بر اینکه موجبات اشتغال هزاران نفر از جوانان بیکار و نا امید شهرستان را فراهم می نمود.

3- وانگهی اگر صنعت آنچنان برای شهرستان مخرب بوده، که اینچنین ناله سر می دهید چرا فرماندار محترم تدبیر و امید شهرستان با افتخار همه اقدامات غلط این حوزه را در مصاحبه اخیرشان به نام دولت محبوبتان مصادره نمودند !

4- اگر همین صنایع دست و پا شکسته هم در شهرستان نمی آمدند شهرستان مجبور بود برای تامین آب شرب و بهداشت پایدار،خط انتقال آب بصیرون را اجرایی نماید چرا که شهرستان ابرکوه هیچ سهمی از خط اول انتقال آب زاینده رود نداشت و با پیگیریهای استاندار سابق قرار شدتخصیص خط اول در خط دوم انتقال آب از دشت بهشت آباد جبران گردد.

5- در رابطه با بحث پتروشیمی باید عرض نمایم عبور خط 56 اینچ خط پنجم سراسری از مجاورت شهرستان یک نعمت بزرگی است که در هر شهرستان دیگری بود به نحو احسن از آن استفاده می کردند وظیفه دولت تامین زیرساختها ، مجوز خوراک و تسهیلات بوده که تا حد زیادی به تعهدات خود عمل نموده است متاسفانه وجود مشکلات تکنولوژیکی ناشی از تحریم و ضعفهای مدیریتی شرکت تعاونی شکل گرفته،باعث عدم موفقیت این طرح گردید که جا داشت  حداقل با پیگیریهای مسوولین استان و شهرستان در عصر پسابرجام! حداقل مشکلات تکنولوژیکی را حل می نمودند و سرمایه های خرد مردم که بخشی از سهام این مجموعه متعلق به آنها بود معطل نمی ماند.

نکته ششم:
در موضوع درج اثر فاخر بادگیر دوقلوی ابرکوه بر روی اسکناسهای دو هزار تومانی باید عرض کنم که مدیریت شهرستان هیچ سهمی در این اقدام نداشته است  طرح اولیه این کار توسط انجمن مردم نهاد حافظان خشت خام یزد ارائه گردید و فلسفه آن هم به مصادره  و ثبت این  اثر شاهکار ایرانی توسط دولت امارات و کویت بر می گردد که سازمان میراث فرهنگی کشوربرای مقابله با این سرقت معماری و میراثی  طرح درج این اثر بر روی اسکناس های دو هزارتومانی پیگیری وبه نتیجه رساند.

نکته هفتم:
در رابطه با تخریب خانه میراثی در روستای اسفندآباد نیز نکاتی را یاداوری می نمایم:
1- آثارفاخرمیراثی زیادی، آنهم مربوط به چندین قرن پیش در دهستان اسفندار موجود بوده است که در اثر بی توجهی میراث فرهنگی و عدم ثبت و یا عدم مرمت و احیای آن کاملا نابود و تخریب گردیده اند و خانه مذکور که سالیان مدیدی تبدیل به مخروبه شده بود در مقابل آنها به کل  فاقد ارزش تاریخی و میراثی قابل توجه  بود و نمونه آن هم در اسفندآباد وجود داشت که به ثبت نرسیده و کاملا تخریب گردیده اند.البته وارثان فعلی این منزل افرادی نجیب،معتقد ، زحمتکش ومورد احترام هستند و عده اندکی همان زمان تصمیم گرفتند که این کار را غیر حقوقی ،سیاسی و تخریب میراث فرهنگی جلوه دهند که با ارائه توضیحات لازم در این زمینه میراث فرهنگی کشور نیز اقناع گردیدند.

2-  جا داشت به جای پرداختن به این موضوع بی ارزش به لحاظ تاریخی، به تخریبهای میراثی صورت پذیرفته توسط برخی از افرادی که امروز خود در شهرستان صاحب منصبند می پرداختید مضاف بر اینکه در همین دولت تدبیر و امید دائما شاهد تخریب بافتهای تاریخی با ارزش تاریخی به مراتب بالاتری از این خانه بوده و هستیم!

نکته هشتم:
در خصوص منزلی که تبدیل به موزه عبرت شد ذکر چند نکته ضرورت دارد:
1- احیای این منزل و تبدیل آن به موزه عبرت بنا به توصیه رهبر معظم انقلاب اسلامی در سفرشان به استان یزد بوده که معظم له تاکید فرمودند هم اثر و هم تاریخ وهم مستندات آن حفظ گردد که البته طرح در قالب یک موزه و کتابخانه دیده شد که متاسفانه به نظرم در دولت فعلی تعطیل گردیده است.

2- زمانیکه خانه خوانین و قلدرانی که با خشونت تمام بر گرده مردم مستضعف حکومت و سروری می نمودند با قیمتهای گزاف خریده و تعمیر می گردد و علاوه بر حفظ اثر ،نام و تاریخ آنها حفظ می شود چه اشکالی دارد خانه ای که به دست فرقه ضاله بهاییت ، حادثه ای به این دهشتناکی در آن رقم خورده است در قالب یک موزه- کتابخانه احیا و این تاریخ جنایت بهاییت به نسل جدید برای مصونیت بخشی در قبال هجمه وسیع فرهنگی و اعتقادی حفظ و احیا گردد.

3- و البته این که افاضه نمودید احداث این موزه-کتابخانه باعث تنزل جایگاه  ابرکوه می گردد نیز مغالطه دیگری است چرا که ملت بزرگ ایران شهرستان تاریخی و انقلابی ابرکوه را به نام سرو بلند قامتش،گنبد عالی بلند مرتبه اش،نظامیه اش، سابقه تاریخی و انقلابیش، مردمان اهل تدین ،ولایت ، فرهنگ ، ادب و هنرش،رزمندگان ، ایثارگران،مجاهدان و شهیدانش ، عالمان و اندیشمندان و فرهیختگان دانشگاهی و حوزویش می شناسند  و چنین اثری نه تنها لطمه ای به جایگاه شهرستان نمی زند بلکه مقوم این فرهنگ دینی و قرانی می باشد.

نکته نهم:
در رابطه با اینکه تبلیغات نابجای شما باعث شد که  همگان فکر کنند همه امکانات به سمت ابرکوه سرازیر شده است باید بگویم متاسفانه در اینجا هم به اشتباه قضاوت نمودید و البته همه اینها را به حساب بی تجربگی و بی اطلاعی و نوعا تعصباتتان می گذارم پایه گذار این مطلب یکی از نمایندگان دوره های پیشین مجلس بود که همانند فرماندار فعلی ابرکوه ، دائما تکرا ر می نمود که چون ابرکوه جمعیتش یک بیستم جمعیت استان است پس اعتبارات شهرستانی آن هم باید یک بیستم باشد و شهرستان متبوع او چون 50 درصد جمعیت استان را بخود اختصاص داده است پس 50 درصد اعتبار استان را باید از آن خود کند غافل از اینکه بر اساس مصوبه زمان استانداری مهندس کلانتری و اصلاحیه بعدی که توسط مشاور مورد اعتماد خودش صورت گرفت سهم شهرستانها تعیین گردیده بودند و علاوه بر شاخص جمعیت دهها شاخص دیگر از قبیل وسعت،محرومیت،زیرساختها،درجه صنعتی بودن و ...ملاک توزیع بودجه استان تعیین شده بودند وپس از آن همراهان و رسانه های ایشان برای تخریب دولت برطبل این دروغ بزرگ و نابخشودنی کوبیدند ومتاسفانه عده ای در شهرستان نیزپا منبری آنان نموده و در زمین آنان بازی و به خودی گل زدند.

نکته_آخر؛
نکته دهم:
در خصوص نحوه استخدام و سوابق  بنده و برخی از دوستان نام بردید و تعابیر بسیار نازیبایی را استفاده نمودید لذا چند نکته مختصر هم در این رابطه عرض می کنم هر چند حرف در این زمینه بسیار است و سخن گفتن از خود کاری بس دشوار و البته چندش آور!

1- بنده با نان کارگری و بدون هیچ رانتی دوران دبستان و راهنمایی را با کسب رتبه اول در مقاطع مختلف گذرانده و در دبیرستان نمونه شمسایی تفت پذیرفته شدم و در طول دوران تحصیل دانش آموز ممتاز مدرسه بوده ام دوران کارشناسی تا دکترا را در دانشگاه یزد  با معدل 18.63،نمره آزمون جامع 19.01،نمره تافل 78 از 100، چهارده مقاله ISI و علمی پژوهشی و کسب رتبه اول  بعنوان اولین فارغ التحصیل دکتری سپری نمودم و الان نیز در حال پیگیری و گذران دوره پسادکترای تغییر اقلیم کشاورزی هستم قبل از دولت نهم و در زمان اصلاحات استخدام دولت در دانشگاه یزد شده ام شده ام تا قبل از مسوولیت در استانداری حتی یک روز هم  سابقه آشنایی با استاندار سابق را به صورت حضوری نداشته ام و به فضل الهی در دوران مشاوران جوان مفتخر به کسب رتبه اول کشوری در حوزه مشاوران جوان و دو سال کسب رتبه برتر کشوری در زمان تصدی سازمان مدیریت جوانان استان و الان هم در همین دولت تدبیر و امید سه سال متوالی رتبه اول کشوری را در حوزه کاری خود که همانا بحث آموزش و پژوهشهای مدیریت بحران می باشد کسب نموده ام  عضو هیات مدیره بنیاد توسعه تعاون و کارافرینی استان،عضو هیات موسس،رییس هیات امنا و رییس هیات مدیره بزرگترین شبکه فعالان ازدواج کشور،عضو هیات مدیره فرهنگسرای مهدویت،عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه یزد وابسته به اتحادیه انجمن های اسلامی مستقل،مسوول بسیج دانشجویی دانشگاه یزد،عضو شورای فرهنگ عمومی دانشگاه یزد،معاونت رصد دفتر جبهه فرهنگی استان یزد و ...  هم از سوابق غیر اداری اینجانب بوده است افتخارم این است که جغرافیا و اقلیم شناسی خوانده ام و خود را نه نخبه می دانم! و نه فرهیخته! بلکه با افتخار خود را یک جغرافیدان می دانم که خداوند متعال برای مدتی از عمرش به او توفیق خدمت به مردم و نوکری بی منت ب آنان را عطا فرموده است و پیگیر و دغدغه مند سرنوشت مردم زادگاهش می باشد  خود را عاری از خطا ندانسته وبه فضل الهی ، سوای ا ز هر دولت و جناحی تا آخرین لحظات عمربرای توسعه زادگاهم کوشا خواهم بود  البته باید بگویم:" این همه گفتیم لیک اندر بسیج  بی عنایات خدا هیچیم هیچ"

2- دولت در زمان سازندگی ، اصلاحات و اعتدال نه تنها کوچکتر نشد بلکه هم هزینه های جاری این سه دولت افزایش یافت و هم بدنه دولت بزرگتر گردید در ضمن کافی است سری به استانداری و مجموعه های دولتی استان بزنید و میزان نیروهای جذب شده در دوران سازندگی، اصلاحات و اعتدال را با دولت نهم و دهم مقایسه بفرمایید آنگاه قضاوت نمایید !

3-  در رابطه با وضعیت عملکردی اندک نیروهایی که در دولت نهم و دهم در شهرستان بکار گیری شده اند قضاوت را برعهده مردم می گذاریم و از شما تقاضا می نمایم که در قالب یک مطالعه پیمانی و نظر سنجی علمی، میزان رضایت مردمی از عملکرد فرمانداران ،بخشداران و معاونین فرمانداری قبل و بعد را سنجش و منتشر نمایید البته از عدم رضایت همفکرانتان از کارنامه دولت تدبیر و امید در شهرستان ذکری به میان نمی آورم؟

4-  البته امید است که شهرستان از ظرفیت جنابعالی که مستظهر به "اعتماد" و "اعتبار" دولت پسابرجام و پسا ترامپ! و محتاج به دلداری! هستید بیش از این منتظر ورود به باغ سیب و گلابی های دولت تدبیر و امید نمانده و ضمن ارائه کارنامه علمی و اجرایی خود با اخذ مسوولیتهای کلیدی در شهرستان ،روند توسعه را مضاعف گردانیده وهر آنچه در چنته دارید به منصه ظهور رسانید چه آنکه "دو صدگفته چون نیم کردار نیست"
ادامه ندارد!!!

والسلام علی من اتبع الهدی

مهران فاطمی