نمایشگر دسته ای مطالب نمایشگر دسته ای مطالب

بازگشت به صفحه کامل

كماي 11 ساله "علي" و آرزوهايي كه به رويا پيوست

كماي 11 ساله "علي" و آرزوهايي كه به رويا پيوست



به گزارش سرو ابرکوه به نقل از مهر، صبر واژه ای سه حرفی است که حرف های بسیاری برای گفتن دارد و ارزش آن به حدي است كه خداوند فرموده: صابران را دوست دارد.

دست مایه گزارش مهر نیز صبر 11 ساله پدر و مادر پیری است که تنها با امید به بازگشت مجدد زندگی به فرزندشان، شبانه روز خود را صرف نگهداری او می کنند تا شاید روزی از کما بازگردد و بار ديگر زندگي عادي را در كنار پدر و مادر و تنها فرزندش كه با سالهاي كماي پدر هم سال است، آغاز كند.

آرزوهایی که به رویا پیوست

رضا مهیاری که اقوام و بچه محله هایش او را علی می خوانند، تازه از کار شاگردی در مغازه خیاطی فارغ شده بود. به خوبی به یاد می آورد که سال های طولانی تابستان خود را در مغازه خیاط معروف شهر به سر برده بود تا روزی بتواند به آرزوی خود که داشتن خیاطی بود، دست پیدا کند.

آرزوی علی تحقق پیدا کرد، مغازه ای کوچک اجاره کرد و به کار مشغول شد و مدت زمان زیادی از کار او نگذشته بود که به واسطه اخلاق خود مشتریان زیادی هم دست و پا کرد.

دفتر خبری ما آن روزها چند مغازه بالاتر از خیاطی او بود و هر روز صبح او را می دیدیم که شادمان و راضی از کار و با امید به تلاش مشغول است.

مدتی بعد ازدواج کرد و زندگی علی کم کم شکل می گرفت. برایمان می گفت که قصد دارد تا بیمه تأمین اجتماعی خود را که فقط عمر کوتاهی در دوران کار در مغازه استادش دارد، تمدید کند تا آینده خانواده اش نیز تأمین شود.

اما شب پنجم دیماه سال 80 تمام آرزوهای علی به رویا پیوست و ساعت یازده شب در حالی که سوار بر موتور بود به زمین خورد و با ضربه ای که به سرش وارد شد به کما رفت.

اکنون علی تنها و بی صدا بر روی یک تخت در خانه پدری خوابیده است و پدر و مادر پیرش با امید، مسئولیت نگهداری او را با کمک خواهران و برادرانش بر عهده گرفته اند.

مادر 60 ساله اش به خبرنگار مهر گفت: علی بعد از آن تصادف تا هشت سال بعد در کما بود و بعد از آن یکسال از کما بیرون آمد و می توانست با کمک دیگران چند قدمی راه برود حتی او را به زیارت امام رضا (ع) نیز بردیم.

خانم امیدوارپناه در حالی که اشک پهنه صورتش را پوشانده است می گوید: اما دوباره علی به کما رفت و تا به حال روی تخت افتاده و مدتی است که گاهی فقط چشم هایش را باز می کند.

مراقبت از بیمار در کما رفته بسیار طاقت فرساست

وی که از دیسک شدید کمر رنج می برد و به گفته خودش احتیاج به دو عمل جراحی دارد ادامه می دهد: باید او را روزی هفت مرتبه جابجا کنیم تا دچار زخم بستر نشود و روزی دو بار و به مدت هر بار حدود دو ساعت نیز تمام بدن او را ماساژ دهیم.

این مادر اضافه کرد: هفته ای یکبار نیز به حمام می رود که باید چهار نفر او را در پتویی جابجا كنند و شستشو دهند و در روز نیز باید شش مرتبه به او دارو یا غذا بدهیم و روال کار به این صورت است که باید غذاهایی که تجویز شده است مانند مخلوط مغزهای مختلف چون پسته، بادام و... در مخلوط کن آسیاب و رقیق شود و به وسیله لوله ای از راه بینی به وی رسانده شود، قرص ها و داروها نیز به همین طریق به علی داده می شود.

خانم امیدوارپناه می گوید: اگر دچار بیماری دیگری مانند سرماخوردگی و عفونت هم شود باید پزشک عمومی در خانه حاضر شود و او را معاینه کند و آنقدر قرص ها و آمپول های چرک خشک کن به بدن او وارد شده است که دیگر هیچ تأثیری بر او ندارد.

خدا به ما صبر زیادی داده است

پدر علی که 77 سال سن دارد و در طول مصاحبه اغلب ساکت است و به آرامی ضمن اینکه به همسرش برای مرتب کردن تخت علی کمک می کند، آرام اشک می ریزد و به حرف می آید.

"هیچکس نمی تواند ما را درک کند و امیدواریم این بلا بر سر هیچ خانواده ای نیاید و اعتقاد دارم که خدا به ما صبر زیادی داده که می توانیم این گرفتاری را تحمل کنیم".

وی اضافه می کند: اگر همکاری فرزندان به خصوص دختران و خانواده های آنان نبود به تنهایی قادر به انجام دادن بسیاری از کارهای علی نبودیم.

فرزندی که به امید بهبودی پدر زندگی می کند

وقتی صحبت از فرزند علی به میان می آید، دیگر تاب پدر و مادر و یکی از برادران او که ما را همراهی می کند به سر می آید و شدید گریه سر می دهند.

در این میان بازهم مادر است که می گوید: فرزند علی که نزد مادرش زندگی می کند هفته ای چند بار به ملاقات پدر می آید و با این که سه ماه بعد از حادثه به دنیا آمده و مهر پدری را نچشیده است، امیدوارانه منتظر است تا زمانی که بزرگ می شود پدر سلامت خود را پیدا کند.

هزینه های نگهداری علی بسیار سنگین است

اما اکنون و با گذشت بیش از 11 سال آنچه خانواده را رنج می دهد هزینه های سنگین نگهداری علی است.

حسین، برادر علي در این مورد می گوید: برادرم بیمه نبود و اكنون هم از طرف بهزیستی فقط بیمه درمان است که تنها هزینه داروهای معمولی مانند سرماخودگی از این بیمه قابل پرداخت است.

وی ادامه می دهد: نگهداری علی ماهانه حدود یک و نیم میلیون تومان هزینه شامل تأمین دارو و غذا دارد و همه این ها در حالی است که پرستاری از او به عهده پدر و مادر است و خواهرانم نیز در این زمینه به شایستگی حق خواهری را ادا می کنند.

علی نیاز به پرستار دارد/ دغدغه آینده فرزند علی

حسین اضافه می کند: حدود یک و نیم سال پیش برای حل مشکلات پدر و مادرم که بار اصلی نگهداری او را در طول شبانه روز بر عهده دارند و مادر دچار دیسک کمر و پدر هم مبتلا به آسم است، شخصی را برای مراقبت از علی پیدا کردیم که با توجه به اینکه او برای هشت ساعت کار، تقاضای 600 هزار تومان دستمزد کرد، نتوانستیم وی را به خدمت بگیریم.

 وی ادامه می دهد: پدر یک بازنشسته تأمین اجتماعی و مادرم هم یک زن خانه دار است و علاوه بر غصه هایی که بایت بیماری برادرم دارند، دغدغه های آینده فرزند وی نیز آنها را رنج می دهد.

حسین اضافه می کند: با توجه به اینکه پدرم قیم این بچه است، مقداری از هزینه های او را به اندازه وسع خود پرداخت می کند و مادرش نیز که با مادر خود زندگی می کند و در آمدی جز حقوق مستمری پدرش ندارد، یاریگر پدر ما در این زمینه است.

وي ادامه مي دهد: در طول این سالها تنها بهزیستی به برادرم سرکشی کرده است و مسئولان و کارکنان این اداره در وظابف خود هیچ کوتاهی نکرده اند و وظیفه خود می دانیم که از آنها و به خصوص دکتر موحدی، رئیس بهزیستی شهرستان تشکر کنیم، اما توان بهزیستی شهرستان برای کمک به چنین خانواده هایی محدود است و شاید بتوان کمک های آنان برای مخارج پزشکی را که عمدتأ برای خرید برخی اقلام پزشکی مانند سوند به کار می آید، کمتر از صد هزار تومان برآورد کرد.

تأمین هزینه های درمان مهمترین مشکل خانواده است

وی اضافه می کند: کمک های موردی به فرزند علی نیز از حدود یکسال پیش از طرف آنان صورت می گیرد که باید از آنان قدردان بود که آن هم نمی تواند آینده او را تأمین کند.

حسین ادامه می دهد: با وجود هزینه های سنگین نگهداری برادرم، اکنون تأمین مالی هزینه های وی به یکی از اصلی ترین غصه های پدر و مادر پیرم تبدیل شده است و با توجه به سن بالای پدر و مادر و لزوم در اختیار داشتن یک پرستار برای نگهداری از علی و هزینه هایی که بر هزینه های قبلی اضافه می شود، این نگرانی ها روز به روز افزایش پیدا می کند.

قانون جامع حمایت از معلولین نیاز به بازنگری دارد/ به یاری یکدیگر بشتابیم

اجرای قانون 16 ماده ای جامع حمایت از معلولان می تواند حلال بسیاری از مشکلات این قشر باشد اما این قانون خود یک مشکل اساسی دارد.

در ماده پایانی این قانون که محل تأمین اعتبار اجرای آن را بر شمرده است و در تبصره دو این ماده آمده است: "آن تعداد و یا بخشی از مواد این قانون که نیاز به اعتبار جدید داشته باشد مادامی که اعتبار لازم از محل منابع مذکور در این ماده تأمین نگردد، اجرا نخواهد شد".

شنیده می شود که سازمان بهزیستی کشور طرح بازنگری این قانون را مبنی بر الزام دولت به تأمین هزینه های درمانی معلولانی مانند معلولی که در این گزارش از او یاد شد را به مجلس داده است تا بدینوسیله بخشی از آلام این خانواده ها را کاهش دهد.

در کنار لزوم توجه دولت و مجلس به مشکلات این معلولان، همیاری مردم و و موسسات مرتبط نیز باید در رفع مشکلات به کار آید.

به یاد داشته باشیم که حادثه هر لحظه در کمین تک تک ماست و همین همدلی ها است که می تواند امید به آینده ای روشن را برای تمام افراد جامعه به ارمغان بیاورد.