Skip to Content

نمایش محتوا نمایش محتوا

مادر شهید محمدعلی صالحی؛

پسرم هر جمعه، برای حضور در نمازجمعه، به شیراز می رفت


آن روز برای دیدار با خانواده شهید محمدعلی صالحی به منزل آن شهید رفتیم. مادر شهید چه زیبا برایمان از افتخارات این شهید می گفت...

سرو ابرکوه،

3.

مرداد سال 1338 آخرين نفس‌هايش را مي‌كشيد و تنها سه روز از رفتنش باقي نمانده بود كه اولين نفس‌هاي نوزادي در خانواده‌ي صالحي آغاز شد. پدرش اسداله نام او را محمدعلي گذاشت. نامي كه لباس فاخري بر تن شخصيت هر مسلمان است.

محمدعلي محمدگونه زيست و علي‌وار جنگيد و خود را هر لحظه لايق و شايان شهادت نمود.

دوران تحصيلات را از مقطع ابتدايي تا مرحله‌ي ديپلم با موفقيت چشمگير و قابل توجهي طي نمود. جامع علوم رياضي و پايه در مقاطع تحصيلي خود و گاه برتر از اساتيد و معلمان بود.

استعداد شگرف و نبوغ سرشارش در حل مسائل پيچيده‌ي رياضي او را به رياضت نفساني نيز سوق داده و رضايت حق را سرلوحه‌ي تمام اعمال و رفتار خويش مي‌دانست.

شهيد قبل از انقلاب با درايت و ذكاوت خاصي پي به خيانت جنايتكاران شاهنشاهي برده و مخالفت شديد خود را با رژيم حاكم اعلام مي‌داشت و در مجالس و محافل افشاگر مفاسد و مقاصد شوم آنان و وسيله‌ي آگاهي و انتباه مردم بود.

او بسيار اهل مطالعه و تحقيق و داراي آگاهي‌هاي شايان توجه بود. بخصوص علاقه و الفت او در مطالعه‌ي كتابهاي نفيس شهيد مطهري و كتب مختلف علمي و مذهبي و سياسي اشرف او را بر مسائل روز مي‌افزود.

ايشان فردي دقيق و پيروز در همه‌ي مباحث و مناظرات قابل تأمل و تعمق بود. و پس از شهادت خود نيز جامعه‌ي مذهبي را از جود وجودش بي بهره نگذاشت و 100 جلد كتاب از كتابخانه‌اش به يادگار در اختيار كتابخانه محل زندگي‌اش گذاشت تا مورد استفاده‌ي عموم و تشنگان علم قرار گيرد.

افكار متعالي او رايحه‌ي روح بلندش را بيشتر مي‌پراكند و او را مستعد مدال افتخار شهادت مي‌نمود.

شهيد فردي بسيار متقي، مهربان، متواضع و خوش خلق بود. دانا و بصير و اهل بينش و بصيرت. پس از پايان تحصيلات عليرغم كار در كوره پزخانه‌ها (به منظور فراهم نمودن آسايش خانواده) راهي خدمت سربازي در ژاندارمري (وقت) شد و سرانجام در دومين روز از دومين ماه بهار شكوفه‌ي بيست و سه‌ساله‌ي عمرش را در محور آبادان، ماهشهر به پيشگاه بوستان سبز ايزدي تقديم نمود و از چشمه‌هاي زلال شهادت جرعه‌هاي جاودانگي نوشيد..

.

.

مادر- شهید- محمد-علی-صالحی.

.

پسرم هر جمعه، برای حضور در نمازجمعه، به شیراز می رفت

مادر شهید صالحی نقل می کند که محمدعلی در دوران نوجوانی بسیار به نماز اهمیت می داد مخصوصا نماز جمعه.

روزهای جمعه برای شرکت در نماز جمعه سرازپا نمی شناخت اما اوایل انقلاب به دلیل اینکه در ابرکوه نماز جمعه اقامه نمی شد برای حضور در نماز جمعه از روز پنج شنبه برای حضور در نماز جمعه شیراز به استان فارس می رفت.

اوج این اشتیاق به حدی بود که با اینکه آن روزها اتبوس هایی برای رفتن به شیراز نبود از روز پنج شنبه، در دو راهه ابرکوه- سورمق ساعت ها انتظار می کشید تا اتوبوس های شیراز رسیده و او را به مقصد برساند.

به دلیل اینکه هنوز اتوبوسی مستقل از شیراز به ابرکوه نمی آمد مجبور بود بعد از نماز جمعه ساعت ها منتظر بماند تا اتوبوس های شیراز – یزد حرکت کنند.




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.


شهرستان ابرکوه شهرستان ابرکوه

استان یزد استان یزد