Skip to Content


امام مهدي در خطبه غدير


غدير، علاوه بر معرفي علي(ع) به عنوان جانشين و وصي بلافصل پيامبر خاتم(ص)، ترسيم كننده امتداد سبزي است كه دشمنان را نه تنها در آن روزگار بلكه تا قيام قيامت و پايان دوران، از طمع ورزي به اسلام نااميد كرد.

به گزارش یزد بانو ،

بي‌شك در طول تاريخ مناسك و مراسمي به عظمت و كيفيت حج محمدي(ص) سال دهم هجرت انجام نپذيرفته است؛ حجي كه براي آخرين بار، اشرف مخلوقات و فخر كائنات، خاتم‌الانبياء(ص) برپا كننده آن بود و خيل مشتاقان حضرتش كه شمار آنان هزاران نفر بود، گرداگرد شمع وجود پيامبر‌شان از هر ديار و منطقه‌اي پس از طواف خانه دوست، قصد مراجعت داشتند …

ناگاه جبرئيل آمد، به سه پيام:

«اي پيامبر! آنچه به تو دستور داده شده ابلاغ كن»؛

«اگر دستور الهي را ابلاغ نكني، گويا رسالتت كامل نيست»؛

«خداوند تو را از شر بدخواهان حفظ مي‌كند».[1]

با آن‌كه محمد(ص) بارها و بارها، قبل از اين هم مسأله ولايت و جانشيني پس از خود را مطرح كرده بود، باز دستور داد همگان در وادي «غدير خم» گرداگرد او جمع شوند؛ سبقت گيران برگردند و عقب ماندگان پيش آيند. از بار شتران برايش منبري سازند و همه آماده شنيدن كلام وحي از زبان آخرين فرستاده خداوند باشند. امر آن‌چنان مهم و دقيق است كه ترس از نپذيرفتن مردم و غوغاي سوداگران و نيز گرماي هوا و مشكلات ديگر، در مقابلش هيچ است … .

اعلام ولايت علي(ع) و جانشيني او

محمد(ص) شروع كرد؛ مثل هميشه با نام خدا و ستايش و سپاس از او.

محمد(ص) تمام معارف بيست و سه ساله خويش را گزارش داد و مردم را به عظمت دين و آيينش رهنمون ساخت … ولي اين‌ها همه مقدمه بود براي بيان يك مطلب و آن:

«اي جمعيت انسان‌ها! اين‌جا آخرين جايگاهي است كه در ميان شما ايستاده سخن مي‌گويم. پس سخنان مرا بشنويد و فرمان بريد و تسليم پروردگارتان باشيد، همانا خداي عزيز بزرگ. پروردگار شما و سرپرست و معبودتان است و بعد از او، پيامبرش محمد(ص) كه ميان شما ايستاده و سخن مي‌گويد، سرپرست شماست. و بعد از من علي(ع) سرپرست و امام شما به امر پروردگارتان مي‌باشد. و ]پس از او[ امامت در خاندان من از فرزندان علي(ع) جاري است تا هنگامي كه در قيامت، خدا و رسولش را ملاقات مي‌كنيد.[2]

البته پيامبر(ص) بارها و بارها، پيش از غدير هم، جانشيني و ولايت علي(ع) را اعلام كرده بود ولي غدير تاييد همه آن‌ها بود و تمام كننده حجت بر مردم.

مردم دسته دسته مي‌آمدند و با پيامبر(ص) تجديد پيمان و با علي(ع) به عنوان اميرمؤمنان بيعت مي‌كردند و تبريك مي‌گفتند.

جبرئيل نازل شد و گفت: «به خدا قسم روزي مانند امروز نديدم. چقدر كار پسرعمويش را محكم نمود! براي او پيماني بست كه جز كافر به خدا و رسولش كسي آن را بر هم نمي‌زند. واي بر كسي كه پيمان او را بشكند!»[3]

غدير، طرحگاه سازمان امامت و هدايت بشر

غدير، علاوه بر معرفي علي(ع) به عنوان جانشين و وصي بلافصل پيامبر خاتم(ص)، ترسيم كننده امتداد سبزي است كه دشمنان را نه تنها در آن روزگار بلكه تا قيام قيامت و پايان دوران، از طمع ورزي به اسلام نااميد كرد. در اين روز دين كامل گرديد، نعمت تمام شد و اسلام دين، مورد رضايت حق واقع شد.[4]

اين خصوصيات نبود مگر آن‌كه پيامبر(ص) همه دين را در آن روز بيان فرمود، يعني «امامت و ولايت» را.

دين اسلام كامل گرديد، چرا كه جانشين و خلافت تثبيت شد و نه فقط علي(ع) به عنوان امام بعد از پيامبر(ص)، بلكه سلسله نوراني «امامت و ولايت» به همه عالميان معرفي گرديد، نعمت تمام شد به آن خاطر كه حجت تمام شد و با اين اتمام حجت، علي(ع) امام مؤمنان و متقيان گرديد.

خداوند به اسلام رضايت داد كه تا قيام قيامت بماند چرا كه با نصب علي(ع)، اميد دشمنان كه فكر مي‌كردند با رحلت پيامبر(ص) دين خدا محو خواهد شد، نااميد گرديد و از خاموشي و افول حق مأيوس شدند. پيامبر(ص) سلسله امامت را در غدير معرفي كرد تا دين خدا پابرجا بماند.

او ذريه و نسل خود را از صلب علي(ع) بيان كرد كه بايد به ريسمان محكشان چنگ زد و رستگار گرديد.

پيامبر(ص) بارها و بارها تأكيد كرد كه: دوستي با علي(ع) و فرزندانش، دوستي با من و دشمني با آنان دشمني با من است.

غدير طرحگاه سازمان امامت و هدايت بشر است، نه يك واقعة تاريخي بلكه غدير تاريخ سعادت بشريت است و پيماني است براي ادامه راه انبيا و اوصيا.

عيد غدير، بازخواني پرونده امامت و ولايت است.

دشمنان غدير، نه فقط دشمن علي(ع) هستند كه دشمن هدايت و سعادت بشرند و آن‌ها نيستند جز كافران و منافقان.

حضرت مهدي(عج) در خطبه غدير

پيامبر اكرم(ص) پس از انتصاب و معرفي اولين سر سلسله ولايت و امامت به امر الهي آخرين جانشين خود را هم در عباراتي چند معرفي مي‌كند تا حقجويان و عدالت طلبان راه را گم نكنند و همگان بدانند كه جانشينان او دوازده نفرند آخرين آن‌ها كسي است كه به عدل قيام مي‌كند و دين حق و مورد رضايت خدا را بر تمام جهان گسترش مي‌دهد:

مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّي نَبِيٌّ وَ عَلِيٌّ وَصِيِّي أَلَا إِنَّ خَاتَمَ الْأَئِمَّةِ مِنَّا الْقَائِمُ الْمَهْدِيُّ أَلَا إِنَّهُ الظَّاهِرُ عَلَى الدِّينِ أَلَا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظَّالِمِينَ أَلَا إِنَّهُ فَاتِحُ الْحُصُونِ وَ هَادِمُهَا أَلَا إِنَّهُ قَاتِلُ كُلِّ قَبِيلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْكِ أَلَا إِنَّهُ مُدْرِكٌ بِكُلِّ ثَارٍ لِأَوْلِيَاءِ اللَّهِ أَلَا إِنَّهُ النَّاصِرُ لِدِينِ اللَّهِ أَلَا إِنَّهُ الْغَرَّافُ فِي بَحْرٍ عَمِيقٍ أَلَا إِنَّهُ يَسِمُ كُلَّ ذِي فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَ كُلَّ ذِي جَهْلٍ بِجَهْلِهِ أَلَا إِنَّهُ خِيَرَةُ اللَّهِ وَ مُخْتَارُهُ أَلَا إِنَّهُ وَارِثُ كُلِّ عِلْمٍ وَ الْمُحِيطُ بِهِ أَلَا إِنَّهُ الْمُخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمُنَبِّهُ بِأَمْرِ إِيمَانِهِ أَلَا إِنَّهُ الرَّشِيدُ السَّدِيدُ أَلَا إِنَّهُ الْمُفَوَّضُ إِلَيْهِ أَلَا إِنَّهُ قَدْ بُشِّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ بَيْنَ يَدَيْهِ- أَلَا إِنَّهُ الْبَاقِي حُجَّةً وَ لَا حُجَّةَ بَعْدَهُ وَ لَا حَقَّ إِلَّا مَعَهُ وَ لَا نُورَ إِلَّا عِنْدَهُ أَلَا إِنَّهُ لَا غَالِبَ لَهُ وَ لَا مَنْصُورَ عَلَيْهِ أَلَا وَ إِنَّهُ وَلِيُّ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ حَكَمُهُ فِي خَلْقِهِ وَ أَمِينُهُ فِي سِرِّهِ وَ عَلَانِيَتِه

آگاه باشيد! همانا آخرين امامان از ما، مهدي قائم(عج) است.

آگاه باشيد! او بر تمام اديان پيروز مي‌شود.

آگاه باشيد! او از ستمگران انتقام مي‌گيرد.

آگاه باشيد! او گشاينده دژهاي مستحكم شرك و فساد و نابود كننده آن‌هاست

آگاه باشيد! او انتقام گيرنده خون دوستان خداي عزيز و بزرگ است.

آگاه باشيد! او سيراب كننده تشنگان از درياي حقيقت است.

آگاه باشيد! او فضل و برتري دانشمندان و جهل و بي خردي ناآگاهان را مي‌داند.

آگاه باشيد! او برگزيده خداوند و امام انتخاب شده از طرف اوست.

آگاه باشيد! او وارث هر دانشي است، و علم او بر همه علوم برتر است.

آگاه باشيد! او معرفي كننده خداي عزيز و بزرگ و روشن كننده احكام و راه ايمان است.

آگاه باشيد! او شجاع و درستكار است.

آگاه باشيد! امور آفريدگان به او واگذار شده است.

آگاه باشيد! كه پيامبران گذشته به ظهور او بشارت داده‌اند.

آگاه باشيد! او آخرين حجت الهي است و بعد از او حجتي نخواهد آمد، در جهان حقي نيست مگر آن‌كه با اوست. و دانشي نيست مگر آنكه در نزد اوست.

آگاه باشيد! كه كسي توان پيروزي بر او را ندارد. و ياري دهنده‌اي جز او نيست.

آگاه باشيد! او ولي خدا در زمين و داور او در ميان خلق، و امين اسرار الهي در نهان و آشكار است.[5]

اگر پيامبر(ص) مهدي(عج) را معرفي نمي‌فرمود، معلوم نبود نامي از او بماند. چرا كه مردم دستور خدا در مورد جانشيني و ولايت علي(ع) را گردن ننهادند و براي بي‌فروغ كردن چراغ امامت در طول تاريخ كمر همت بستند. برخي را كشتند و گروهي را اسير و جمعي را آواره نمودند.[6]

اما غافلند از آن‌كه ارادة خداوند اين است كه دينداران بر جهان مسلط شوند گرچه به مذاق كافران و مشركان خوش نيايد.[7]

دين خدا همان است كه وعده آن در كتاب الهي آمده است.

خداوند به كساني كه ايمان آورده و عمل صالح انجام دهند، وعده داده كه آن‌ها را در زمين جانشين مي‌گرداند و دين پسنديده‌اي را كه پسنديده‌اي را كه پس از ترس. به آن‌ها آرامش بخشد، برايشان مستقر و مستحكم گرداند.[8]

بديهي است دين مورد رضايت خدا، همان است كه خداوند آن را اسلام ناميد و در روز غدير به آن رضايت داد. استقرار اين دين ممكن نخواهد بود جز آشنايي با برپا كنندگان آن و عمل به دستوراتشان. تاريخ شاهد زمينه سازي جانشينان پيامبر اكرم(ص) يكي پس از ديگري است. تا مقدمات قيام برپا كننده دين مورد رضايت خدا را فراهم سازد.

امام زمان(ع) در كلام حضرت اميرالمؤمنين(ع)

علي(ع) كه پس از پيامبر(ص) اولين جانشين او بود، مردم را به وجود امامي غايب از فرزندان خود خبر مي‌داد كه جهاني را پر از عدل و داد كند همانطور كه از ظلم و جور آكنده است.

چه زيباست كه شادماني جشن غدير را با شيريني معارف اميرمؤمنان(ع) درباره فرزندش مهدي(ع) بياميزيم و اين شور را با شعور و اين عشق را با عمل همراه سازيم.

1. بخشنده

«بسيار بخشده است».[9]

2. پناهگاه

«دژي محكم و پناهگاهي مستحكم است».[10]

3. الگوي صالحان

«هر كس او را درك كند، او را مشعلي فروزان مي‌يابد كه الگوي صالحان است».[11]

4. نجات بخش بشريت

«بند‌ها را مي‌گسلد و به بردگي و بهره‌كشي انسان از انسان خاتمه مي‌دهد».[12]

5. عدالت گستر

«حضرت علي(ع) به فرزندش امام حسين(ع) فرمود: اي حسين! نهمين فرزند تو، قيام كننده به حق است. او دين را آشكار مي‌كند و عدالت را مي‌گستراند».[13]

6. شادي آفرين

«با آمدن او اهل آسمان و زمين شادمان مي‌گردند».[14]

7. پاداش ثابت قدمان

«براي قائم ما غيبتي است طولاني، آگاه باشيد كسي كه در آن روزگار بريدن خود ثابت قدم باشد و قلبش از طولاني شدن غيبت امام سخت نگردد، روز رستاخيز در بهشت با من و در كنار من خواهد بود».[15]

8. دعاي براي حضرت

«بار خدايا! غيبت او را پايان بخش غم‌ها قرار ده و به وسيله او شكاف‌ها و نفاق‌ها را از ميان امت بردار».[16]

غدير يعني بيعت با امام كه علي(ع) اولين مصداق آن است و مهدي(عج) آخرين آن و يك سوال اساسي پيش روي ما؛

آيا آماده پذيرش امام زمان(عج) هستيم يا منفعت طلبي‌ها و شهوتراني‌ها ما را نيز به بيراهه مي‌برد؟!

آيا ما از كساني هستيم كه با دانش، بصيرت و خودسازي براي تحقق آينده سبز تلاش و كوشش نمايند؟![17]

چند روايت از امام علي(ع) در مورد امام زمان

1. اصبغ بن نُباتَه: گويد: بر اميرالمؤمنين(ع) وارد شدم و ديدم در انديشه فرو رفته و با انگشت بر زمين خطّ مي‌كشد، گفتم اي امير‌المؤمنين چرا شما را انديشناك مي‌بينم و چرا بر زمين خط مي‌كشيد؟ آيا به زمين و خلافت در آن رغبتي نداريد؟ فرمود: لا و اللهِ، نه به آن و نه به دنيا هيچ روزي رغبتي نداشته‌ام و ليكن در مولودي انديشه مي‌كنم كه از سُلاله م و يازدهمين فرزند من است او مهديّ است و زمين را پر از عدل و داد مي‌سازد همانگونه كه پر از ظلم و جور شده باشد، او را غيبت و حيرتي است كه اقوامي در آن گمراه شده و اقوامي ديگر در آن هدايت يابند. گفتم: اي اميرالمؤمنين! چنين چيزي واقع خواهد شد؟ فرمود: آري، همانگونه كه او آفريده شده داراي غيبت نيز خواهد بود، تو از كجا اين امر را مي‌داني؟ اي اصبغ! آن‌ها بهترين اين امّت به همراه نيكان اين عترت خواهند بود، گفتم: بعد از آن چه خواهد شد؟ فرمود: سپس خداوند هر چه بخواهد كند كه او را ارادت و غايات و نِهاياتي است.[18]

2. مَسعَدَة بن صَدَقه گويد: امام صادق از پدر بزرگوارشان روايت كرده است كه علي(ع)  به منبر كوفه خطبه خواند و فرمود: بارالها! ناگزير بايستي در زمين حجّتي براي خلايق باشد تا ايشان را به دين تو هدايت كرده و علم تو را به آن‌ها بياموزد تا حجّت تو باطل نشود و پيروان اولياي تو پس از هدايت گمراه نشوند، او يا آشكار است ولي مطاع نيست و يا آن‌كه مستور است و منتظر ظهور، اگرچه شخص او در حالي كه آنان را هدايت مي‌كند غايب باشد، امّا علم و آداب او در قلوب مؤمنين ثبت است و بدان عمل مي‌كنند.[19]

 

[1]. مائده،(67): آيه «ابلاغ».

[2]. احتجاج طبرسي، ج1، ص66.

[3]. تفسير عياشي، ج1، ص329.

[4]. مائده، 3، ايه «اكمال دين»

[5]. احتجاج طبرسي، ج1، ص66، خطبه غدير.

[6]. دعاي ندبه.

[7]. صف، 9.

[8]. نور، آيه 55.

[9]. غيبت نعماني، باب13، ح1.

[10]. همان.

[11].همان.

[12]. نهج‌البلاغه، خطبه150.

[13]. كمال‌الدين و تمام‌النعمه، صدوق، ج1، ص304.

[14]. نهج‌البلاغه، خطبه150.

[15]. كمال‌الدين، صدوق، ج1، باب26، ح14.

[16]. غيبت نعماني، باب13، ص212.

[17]. فيؤطون للمهدي سلطانه، يخرج اناس من المشرق؛ گروهي از مشرق برمي‌خيزند پس زمينه تسلط حضرت مهدي4 را فراهم مي‌آورند. سنن ابن ماجه، جزء 2، باب الفتن.

[18] . كمال الدين و تمام النعمة، ج1، ب26، ح1.

[19] . همان، ح11.

 



Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.


ویژه زنان ویژه زنان

نکات خانه داری نکات خانه داری