ازدواج تلخ دختر داروسازی که دلبسته دکتر بیمارستان شد
به گزارش یزدبانو به نقل از برنا؛ در روزهایی که سال جدید میلادی از راه میرسید، «ساره» زن داروساز،خود را از ایالتی در امریکا به تهران رسانده بود تا در دادگاه خانواده حاضر شود. با این حال در جلسه دادرسی خبری از شوهرش نبود و به جایش خانمی بهعنوان وکیل او حضور داشت. در سکوت شعبه 264 قاضی «غلامحسین گل آور» به پرونده «ساره» و شوهرش نگاهی انداخت و گفت:«همسر شما درخواست طلاق کرده است، به نظر میرسد مهریهتان را هم قبلاً بخشیده اید.پس اگر حرفی یا مطالبه دیگری دارید مطرح کنید.»
زن جوان بغضش را فرو خورد و جواب داد:«مثلاً چه خواستهای میتوانم داشته باشم؟»
قاضی گفت:«نفقهای اگر پرداخت نشده یا اجرت المثل و غیره...»
ساره که معنای اجرت المثل را متوجه نشده بود، از وکیل همسرش موضوع را پرسید و زمانی که فهمید منظور حق زن در امور خانهداری است، رو به قاضی کرد و گفت:«من چه احتیاجی به این چند میلیون تومان دارم. باورتان نمیشود اگر بگویم در این دو سه سال بیشتر از 200 هزار دلار برایش خرج کرده ام...»
آشنایی ساره و همسرش به 10 سال پیش بازمی گشت. آن روزها در بیمارستانی که برادرش مدیرش بود درزمان دانشجویی بهعنوان کارآموز در داروخانه حضور داشت و نخستین بار «دکترمحمود» را همانجا دید. چند بار هم به مناسبتهای مختلف با او حرف زده بود تا آنکه برای تحصیلات تکمیلی در رشته داروسازی به امریکا رفت. 5 سال بعد مادرش در یک گفتوگوی تلفنی موضوع خواستگاری دکترمحمود را پیش کشید و برادرش هم زمینه آشنایی بیشتر آنها را فراهم کرد. در دو سال بعد ساره گفتوگوهای متعدد تلفنی با دکتر داشت و در نهایت به خواستگارش «بله» گفت. محمود در نگاه ساره، مردی جذاب وخوش چهره و با شخصیت بود که شغل مناسبی هم داشت. از همین رو به اختلاف سنی 15 سالشان اهمیتی نداد. تنها مشکلی که مانع ازدواجشان بود همسر و دختر نوجوان دکترمحمود بود. اما او اطمینان داد که همسرش را طلاق داده و دخترش را هم به او سپرده است.
بدین ترتیب مراسم خواستگاری و جشن عروسیشان در کمتر از 20 روز برگزار شد و ساره به امریکا بازگشت تا به تحصیلش پایان دهد وبرای ادامه زندگی به ایران بازگردد. اما در همین فاصله محمود تصمیم گرفت نزد همسر جوانش برود و در امریکا تحصیلات تخصصیاش را دنبال کند.اما مشکلات ساره با شوهرش از همان روز آغاز شد. محمود درست یک هفته بعد از اقامت در امریکا دلتنگ دخترش شد به همین خاطرهر روز به او تلفن میزد. تا اینکه یک ماه بعد به تهران بازگشت. ساره به او حق میداد که دخترش را دوست داشته باشد و دلش برای او تنگ شود. بنابراین سرش را به کار گرم میکرد تا مشکل دوری از همسرش را تحمل کند. چند ماه بعد محمود به امریکا برگشت. اما باز هم یک ماه نشده تصمیم گرفت برای دیدن دخترش به ایران برود.دراین میان ساره سعی میکرد همسرش را درک کند، او احساس میکرد شوهرش که قبل از ازدواج در خارج از کشور اقامت نداشته به این نوع زندگی عادت ندارد. با این حال با دوستان پزشک خود مشکل همسرش را در میان گذاشت، اما همه آنها معتقد بودند محمود دچار دوگانگی در رفتار و ذهن شده است و نمیتواند خودش را با زندگی در غربت هماهنگ کند.با این حال ساره برای آنکه در محمود انگیزه کافی برای ادامه زندگی ایجاد کند یک خودروی گرانقیمت خرید و برایش کاری در یک بیمارستان فراهم کرد. هر روز غذاهای ایرانی برایش میپخت و او را به محافل ایرانی میبرد، اما شوهرش روز به روز افسردهتر میشد. در نهایت ساره از محل کارش استعفا کرد و با محمود برای ادامه زندگی به ایران بازگشت. درست یک ماه از اقامت زن و شوهر در تهران میگذشت که ساره فهمید شوهرش همچنان به بیماری افسردگی مبتلاست و در حالی که ادعا میکرد شبهای زیادی در بیمارستان کشیک دارد، اما بیشتر اوقاتش را با دخترش میگذراند. یک شب بحثی طولانی بین آنها درگرفت و محمود ادعا کرد بار سنگین مهریه 1360 سکهای ذهنش را درگیر کرده و رمقی برای ادامه زندگی مشترک باقی نگذاشته است.
بنابراین صبح روز بعد با هم به دفترخانه رفتند و ساره مهریهاش را بخشید تا شوهرش دیگر بهانهای نداشته باشد. اما این موضوع هم در زندگیشان اثری نگذاشت و زندگی مشترک زن جوان و مرد میانسال روز به روز بدتر و تلختر شد. از روزی که با هم ازدواج کرده بودند سه سالی گذشته بود اما درمجموع چند ماه هم زیر یک سقف زندگی نکرده بودند. اوایل امسال بود که ساره به امریکا رفت تا شاید چند ماه دوری، شوهرش را به آرامش برساند و درباره زندگی مشترکش فکر کند. اما دو ماه بعد از طریق وکیل همسرش خبردار شد که دکتر محمود دادخواست طلاق داده و مصمم به طلاق است.
حالا قاضی دادگاه دادخواست طلاق را پیش روی خود داشت. با آنکه زن جوان مهریهاش را قبلاً بخشیده بود و مطالبه دیگری نداشت، اما از وکیل مرد پرسید:«آیا موکل شما تصمیمی برای ادامه زندگی ندارد؟ به نظرتان امکان سازش و تفاهم میان این زوج وجود ندارد؟» اما خانم وکیل توضیح داد که دکتر محمود علاقهای به زندگی با ساره ندارد و حتی حاضر نیست به دادگاه بیاید. بنابراین قاضی گل آور پایان جلسه را اعلام کرد و دستور داد زن و شوهر به واحد مشاوره مراجعه کنند تا در آینده نزدیک دربارهشان تصمیم نهایی گرفته شود.
ساره بلند شد تا از دادگاه خارج شود. اما قبل از خروج رو به وکیل همسرش گفت:«من محمود را دوست داشتم، اما حالا که حتی حاضر نیست با من روبهرو شود، اعتراف میکنم که در انتخابم اشتباه کرده ام...» بعد دستمال کاغذی توی دستش را زیر چشمهایش کشید تا اشکهایش را کسی نبیند.وآرام آرام ازاتاق دادگاه خارج شد. و...
منبع:رکنا
مطالب مرتبط:
- آخرین وضعیت پرونده «دختر ۵ ساله قطعهقطعه شده» در پارک کوهسار
- زنان دیگر همیشه از من برای همسرم بهتر بودهاند
- مرگ دانشجوی دختر در بیمارستان و تأکید خانواده متوفی مبنی بر قصور پزشکی
- آن دختر زنگ زد و گفت: شوهرت با مایو قرمز در استخر با من بود!
- دزدی از امامزادهها با چادر زنانه + عکس
- افزایش طلاق نتیجه رویکرد مادی به زندگی است
- ازدواج زود هنگام/ علتها و پیامدها
- قتل دختر ۴ساله توسط مادرش / علت؛ مسواک نمیزد!
ویژه زنان
- خانهای برای نفسکشیدن بدون ویروس و بیماری! (باز کردن در صفحه جدید)
- برگزاری رزمایش الی بيت المقدس به مناسبت هفته بسیج در یزد (باز کردن در صفحه جدید)
- آزادی مادر در بند با کمک فرزند شهیدِ یزدی (باز کردن در صفحه جدید)
- نفرات برتر مسابقات اسکواش بانوان یزد معرفی شدند (باز کردن در صفحه جدید)
- اقتداری اولین بانوی ایرانی فاتح جهان در اسکواش (باز کردن در صفحه جدید)
- بیشاز ۵۰۰ زوج یزدی در انتظار وام ازدواج (باز کردن در صفحه جدید)
- «زن دلخواه خدا» یا «زن مدنظر غرب» (باز کردن در صفحه جدید)
- مطب پزشک متخلف زنان و زایمان در یزد پلمب شد (باز کردن در صفحه جدید)
- قیمت پوشاک در یزد تغییری نداشته است (باز کردن در صفحه جدید)
- حضور استاندار در منزل مدیرمسئول یزدبانو (باز کردن در صفحه جدید)
- بهرهبرداری از ۲۹ واحد بهداشتی در یزد (باز کردن در صفحه جدید)
- چرا بیمارستان ولیعصر بافق تکمیل نشده است؟ (باز کردن در صفحه جدید)
- آزادی ۳ مادر زندانی یزدی با کمک جاماندگان اربعین حسینی (باز کردن در صفحه جدید)
- لزوم یکسانسازی سرفصلهای طرح نماد با محوریت مجموعه بهزیستی (باز کردن در صفحه جدید)
- تاثیر آب چغندر بر سلامت قلب زنان (باز کردن در صفحه جدید)
- درمان فیبروم رحم به کمک طب سنتی (باز کردن در صفحه جدید)
- رعایت حجاب در المپیک کار سختی نبود (باز کردن در صفحه جدید)
- نقش زنان در کربلا کمتر از مردان نبود (باز کردن در صفحه جدید)
- نخستین پیروزی تیم ملی زنان در لیگ ملتهای آسیای مرکزی (باز کردن در صفحه جدید)
- نقش پدر در تغذیه کودک با شیر مادر (باز کردن در صفحه جدید)
نکات خانه داری
- درمان فیبروم رحم به کمک طب سنتی (باز کردن در صفحه جدید)
- افراد غیرمتخصص باعث تخریب طب سنتی هستند (باز کردن در صفحه جدید)
- ۲۰ نکته خانهداری مدرن برای همه خانمها (باز کردن در صفحه جدید)
- طرز تهیه مقلوبه پلو عربی مرغ و بادمجان خوشمزه و مجلسی (باز کردن در صفحه جدید)
- آشپزی مدرن و سنتی روی یک سفره (باز کردن در صفحه جدید)
- ترفندهای ساده ولی کاربردی در خانه داری (باز کردن در صفحه جدید)
- طرز تهیه پلوی نخود فرنگی با مرغ ریش ریش شده (باز کردن در صفحه جدید)
- ترفندهای جالب خانهداری که نمیدانستید!/ تصاویر (باز کردن در صفحه جدید)
- جشنوارههای بومی نشاط اجتماعی جامعه را میافزاید (باز کردن در صفحه جدید)
- نکات خانهداری مدرن برای همه خانمها (باز کردن در صفحه جدید)
- طرز تهیه لقمههای گوشتی (باز کردن در صفحه جدید)
- طرز تهیه کوکو پیازچه با سس مخصوص (باز کردن در صفحه جدید)
- شولی؛ پیش غذای محبوب یزدی ها + تصاویر (باز کردن در صفحه جدید)
- شستن ظرف ها بدون پیش بند این عوارض را به دنبال دارد (باز کردن در صفحه جدید)
- مرغ همچنان در اوج (باز کردن در صفحه جدید)
- دستور رئیس جمهور به دو وزارتخانه برای کنترل قیمت مرغ (باز کردن در صفحه جدید)
- یارانه ۲.۵ میلیارد دلاری برای تولید گوشت مرغ کجا رفت؟ (باز کردن در صفحه جدید)
- راهکارهایی برای تقویت سیستم ایمنی بدن در دوران کرونا (باز کردن در صفحه جدید)
- فعالیت زیرزمینی آرایشگاه های زنانه یزد در اوج کرونا!/آرایشگاههای زنانه متخلف لغو مجوز دائم میشوند (باز کردن در صفحه جدید)
- راههای محافطت از کودکان در برابر کووید۱۹ (باز کردن در صفحه جدید)