Skip to Content


مهدی محمدی :آمریکا تحت تاثیر دیالوگ پنهان با ایران حمله نظامی علیه سوریه را به نفعش ندانست/حمله محدود پیغام آمریکایی‌ها به ایران بود


یک تحلیلگر مسایل بین المللی با اشاره به تغییر لحن مقامات آمریکایی نسبت به حمله به سوریه گفت: دولت آمریکا بعد از دو هفته تهدید، تحت تاثیر دیالوگ پنهان با ایران به این جمع بندی رسید حمله نظامی به نفعش نیست.

به گزارش یزد بانو، مهدی محمدی تحلیلگر مسایل بین المللی و سیاسی در گفت‌وگو با شبکه اطلاع رسانی دانا با اشاره به تغییر لحن مقامات آمریکایی نسبت به حمله به سوریه، این تغییر لحن را قدرت دیپلماسی پنهان ایران دانست و گفت: دولت آمریکا بعد از دو هفته تهدید، تحت تاثیر دیالوگ پنهان با ایران به این جمع‌بندی رسید که حمله نظامی به نفعش نیست.   وی با اشاره به اینکه این برد استراتژیک فوق‌العاده قدرتمندی برای ایران است که توانسته‌ از طریق دیپلماسی پنهان و متقاعد کردن آمریکا نسبت به اینکه پیروز جنگ نخواهد بود از وقوع جنگ جلوگیری کند، افزود: این مسئله در طول سلطه‌طلبی آمریکا بی‌سابقه است.   این کارشناس مسائل بین‌الملل در ادامه تصریح کرد: از چند روز گذشته مقامات آمریکایی از این صحبت می‌کنند که اگر رژیم اسد سلاح‌های شیمیایی خود را در دسترس جامعه بین‌المللی قرار دهد آن وقت حمله متوقف خواهد شد، و به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها به دنبال روشی هستند که با حفظ آبرو حمله‌ای انجام ندهند، چرا که می‌دانند که قادر به تحمل تبعات امنیتی و راهبردی این حمله نخواهند بود و این حمله آنطوری که آنها بخواهد پیش نخواهد رفت.   مشکلات معارضه در سوریه   این کارشناس مسایل سیاسی نگرانی آمریکایی‌ها از پیروزی بشار اسد در نابود کردن کامل معارضه را مهم‌ترین عامل به وجود آمدن وضعیت جدید و گزینه جنگ علیه دمشق دانست و در این رابطه افزود: معارضان در سوریه به دلیل نداشتن انسجام درونی، رهبری سیاسی و بدنه عملیاتی باهم ارتباط ندارند و بدنه عملیاتی، رهبری سیاسی را به رسمیت نمی‌شناسد و رهبری سیاسی به فکر معارضه نیست و می‌خواهد پول جذب کند و در اروپا خوشگذرانی کند.   محمدی مشکل دیگر گروه‌های معارض در سوریه را پراکنده بودن این گروه ها دانست و گفت:‌ این گروه ها متفرق هستند و هیچ سازمان و کار واحدی در گروه‌های معارض در سوریه وجود ندارد و کسانی که در میدان می‌جنگند با جریانانی که رهبری معارض را بر عهده دارند هیچ ارتباط ارگانیکی وجود ندارد و 95 درصد کسانی که در سوریه می‌جنگند اتباع سوریه نیستند و 5درصد بقیه بقایای ارتش و گریخته گان ارتش هستند.   این تحلیلگر مسایل بین‌المللی افزود: یکی از اشکال‌های گروه‌های معارض از دید آمریکایی‌ها این است که نتوانستند یک اجماع سیاسی سراسری در سوریه برقرار کند که وقتی حکومت را در دست گرفت بتواند ثبات را در سوریه برقرار کند؛ آمریکا اطمینانی ندارد که گروه‌های مسلح بتواند به سوریه ثبات دهند بلکه برعکس اگر این گروه‌ها در سوریه حاکم شوند بی‌ثباتی قابل توجهی در سوریه به وجود می‌آید و به دیگر کشورهای دیگر به ویژه اردن و لبنان بی‌ثباتی صادر می‌شود و هیچ‌ کسی قادر به جمع کردن اوضاع نخواهد بود.   وی همچنین با اشاره به اینکه آمریکایی‌ها نمی‌خواهند دشمنان شناخته شده خودشان را با مجموعه بزرگی از دشمنان کوچک شناخته نشده جایگزین کنند، افزود: آنها معتقدند یک دشمن بزرگ شناخته شده بهتر از یک مجموعه بزرگ دشمنان شناخته نشده است که نه قابل مذاکره هستند و نه الگوی عمل دارند و نه آمریکایی‌ها از نظر اطلاعاتی اشرافی بر آنها دارند.   محمدی اختلاف نظر میان سران عربستان و قطر را درباره سوریه جدی دانست و گفت: در تقسیم کاری که آمریکایی‌ها کردند، پرونده لبنان به سعودی‌ها و پرونده سوریه به قطری‌ها واگذار شد و قطری‌ها نوع مدیریتی که در پرونده سوریه اعمال کردند علاوه بر اینکه یک مدیریت ضد سوری، ضدایرانی و ضد شیعی بود، یک مدیریت ضد سعودی هم بود، یعنی به مجموعه گروه‌هایی که جای پای سعودی در سوریه محسوب می‌شوند اینها میدان ندادند و سعی کردند همان رقابت سنتی قطر و سعودی را که در منطقه وجود دارد در صحنه سوریه بازسازی کنند.   نقش اردن در اوضاع کنونی سوریه   محمدی در ادامه به نقش اردن در اوضاع کنونی سوریه اشاره کرد و گفت:‌ اردن از مقطعی حمایت عملیاتی از معارضه را متوقف و با عربستان وارد کار اطلاعاتی شد که مهم‌ترین علت این بود که یک سوم جمعیت اخوانی و آوارگان فلسطینی هستند و اخوان‌أالمسلمین اردن بسیار قدرتمند است که تا امروز سرکوب شده اند؛ تحلیل اردنی‌ها این بود که اگر اخوان در سوریه پیروز شود آنوقت گام بعدی اردن است و ناآرامی‌ها به این کشور می‌رود و حکومت اردن در موقعیتی نخواهد بود که بتواند جلوی بی‌ثباتی‌ها را بگیرد و مقامات اردن نگران بودند که خطر بی‌ثباتی از سوریه به داخل کشورشان گسترش پیدا کند و به همین دلیل از یک مقطعی به بعد حمایت تسلیحاتی از اخوان را متوقف کرد و شرایطی به وجود آمد که عملا نوعی برتری تسلیحاتی و برتری در میدان نبرد برای ارتش ایجاد شد.   وی آخرین عامل تضعیف شدن معارضه را وارد نمودن مردم به صحنه دانست و گفت: اسد توانست استراتژی مقابله با حرکات مسلحانه را به حرکت مردمی تبدیل کند، چرا که تکیه صرف بر نیروهای نظامی و ارتش و امنیتی در یک مقطعی نه تنها نتوانست جلوی گسترش بحران را بگیرد بلکه عملا بحران را تشدید کرد و بشار اسد توانست حرکت‌های مردمی در برابر معارضه ایجاد کند و مردم سوریه به جای اینکه در برابر معارضه متکی به ارتش باشند تصمیم گرفتند خودشان از خودشان دفاع کنند؛ دفاع مردم از خود و مردمی شدن حرکت مقابله با معارضه مسلح در استان‌های مهمی توانست غلبه زودهنگام برای ارتش به دست بیاورد و مردمی شدن حرکت مقابله با معارضه باعث شد ارتش حرکت پاکسازی را انجام دهد و حفظ موقعیت و شهرهای پاکسازی شده را به مردم بسپارد و بنابراین این مناطق به طور باثبات از معارضه خالی شدند.   دلایل تصمیم آمریکایی ها به حمله به سوریه   این کارشناس مسایل سیاسی به دلایل تصمیم آمریکا برای حمله به سوریه اشاره کرد و گفت: اولین دلیلی که باعث شد آمریکایی‌ها به این نتیجه برسند که باید مداخله نظامی انجام دهند این بود که متوجه شدند کمتر از چند هفته دیگر چیزی به نام معارضه سوری وجود نخواهد داشت و بشار اسد قادر خواهد بود سیطره امنیتی و نظامی خودش را بر سراسر خاک سوریه بسط دهد و در واقع بحران سوریه به یک معنا تمام خواهد شد که این برای آمریکایی‌ها بسیار نگران کننده بود؛ اولین دلیلیش هم این بود که فکر می‌کردند که یک اقتدار و نفوذ غیرقابل کنترل به ایران و حزب‌الله خواهد داد و اعتماد به نفسی برای ایران و حزب‌الله ایجاد خواهد کرد که دیگر نمی‌توانند در برابر پروژه‌های بعدی ایران و حزب‌الله نمی‌توانند بایستند.   محمدی درباره دومین دلیل تصمیم آمریکایی‌ها برای حمله به سوریه نیز گفت: آنها می‌دانستند که اسد جدید، به ویژه از نظر امن ماندن مرزهایش با اسراییل، اسد سابق نخواهد بود، یعنی دیگر ضمانتی وجود نداشت که مرزهای سوریه که طی 60 سال اخیر امن‌ترین مرزها با اسراییل بوده باز هم بخواهد با کیفیت سابق امن نگه دارد.   وی در ادامه گفت: دلیل سوم این بود که عملا امریکایی‌ها تصور می‌کردند که با از دست دادن سوریه، لبنان را هم از دست خواهند داد و بلکه در مصر هم جنبش‌های ضد آمریکایی رشد پیدا خواهند کرد و موج معکوسی از موج بهار عربی ایجاد خواهد شد؛ موج اول بهار عربی موجی بود که آمریکایی‌ها توانستند از طریق مذاکرات پنهان با اخوان‌المسلمین این موج را در اختیار بگیرند و به همین دلیل آمریکا تصمیم گرفت در این مقطع یک حمله محدود نظامی به سوریه انجام دهد.   این کارشناس مسایل سیاسی، حمله شیمیایی را بهانه آمریکایی‌ها برای حمله به سوریه دانست و گفت: اگر این بهانه هم نبود بهانه دیگری پیدا می‌کردند تا بتوانند یک عملیات نظامی را طراحی کنند.   اهداف آمریکا از حمله به سوریه   محمدی اصلی‌ترین هدف که باعث شد آمریکایی‌ها وارد این صحنه شوند را باختن گروه‌های معارض سوری و باختن جنگ در میدان دانست و هدف آمریکا از حمله به سوریه را تغییر موازنه در میدان نبرد دانست و افزود: آمریکایی ها می‌خواهند موازنه در میدان نبرد تغییر کند، یعنی اسد در وضعیتی قرار بگیرد که از اعتماد به نفس صددرصدی که الان دارد فاصله بگیرد و این مستلزم این است که برتری‌های اصلی اسد بر معارضه یا از بین برود یا تضعیف شود که شامل: توان هوایی، توان توپخانه‌ای و توان موشکی ارتش سوریه است و عملا این ارتش می‌تواند از فواصل دور ضربات جدی به طرف‌های مقابل وارد کند.   وی در این رابطه افزود: هدف آمریکایی‌ها در واقع این است که اگر بتوانند هواپیماهای اسد را از بین ببرند؛ فرودگاه‌ها را به نحوی تخریب کنند که حداقل سه ماه زمان برای معارضه بخرند و سه ماه زمان لازم باشد که بتوانند فرودگاه‌ها را بازسازی کنند، انبارهای ذخایر موشک‌های کروز و اسکارت را منهدم کنند و شرایطی به وجود بیاورند که ایران و حزب‌الله احساس ناامنی کنند و احساس کنند که باید نیروهایشان را از سوریه بیرون بکشند؛ از دید آمریکا اگر این اتفاق بیفتد معارضه تغییر پیدا خواهد کرد، یعنی وضعیتی به وجود خواهد آمد که دیگر اسد با اطمینان نمی‌تواند بگوید که برنده جنگ است و وقتی این اتفاق بیفتد آن وقت اسد پای میزمذاکره خواهد نشست."   محمدی هدف نهایی را نشاندن اسد به پای میز مذاکره دانست و گفت: هدف نهایی این است که اسد را به اجلاس ژنو 2 ببرند و در آنجا تئوری تجزیه سوریه را محقق کنند؛ یعنی اسد بپذیرد که سه استان دست معارضین بماند و عملا سناریوی تجزیه سوریه محقق شود و آنها بتوانند معارضه را تقویت و شکوفایی اقتصادی در این مناطق تحت کنترل معارضین ایجاد کنند و از این طرف مناطق تحت کنترل اسد را تحت فشار بگذارند و ظرف مدت یک سال شرایطی به وجود آورند که مردم خودشان حس کنند که مناطق تحت کنترل اسد جای مناسبی نیست.   استفاده از تجریه عراق در سوریه   این کارشناس مسایل بین‌المللی در ادامه به استفاده مقامات آمریکایی از تجریه عراق در سوریه اشاره کرد و گفت: دو تجربه ناموفق آمریکائی‌ها در عراق، حذف صدام و حفظ بدنه و عدم تفاهم با همسایگان عراق بود.   وی در ادامه افزود: در عراق آمریکایی‌ها بدون اینکه ارتش و دستگاه اطلاعاتی صدام را کاملا نابود کنند، راس حکومت یعنی صدام را حذف کردند و بدنه وفادار به صدام که قدرتمند و مجهز بود یکپارچه به گروه‌های تروریستی تبدیل شدند و عملا اینها حدود هفت سال با آمریکا درگیر شدند و آمریکایی‌ها را زمین‌گیر کردند و ویژگی دوم تجربه عراق این بود که آمریکایی ها زمانی صدام را نابود کردند که با همسایگان تفاهم نکرده بودند، یعنی با همسایگان عراق تفاهمی نشده بود که چنین اتفاقی قرار است بیفتد و بنابراین سیلی از گروه‌های مسلح و تروریستی از مرزهای کشوهای همسایه وارد عراق می‌شد و آمریکایی‌ها نمی‌توانستند این موج را به ویژه از سوی سوریه و اردن متوقف کنند و این تجربه‌ای است که آمریکایی‌ها نمی‌خواهند در سوریه تکرار کنند، یعنی نمی‌خواهند در سوریه راس حکومت را حذف کنند، چون می‌دانند بدنه قدرتمندی از ارتش و دستگاه اطلاعاتی و مردم حامی این رژیم هستند و حتی اگر رژیم ساقط بشود، رژیم جایگزین به شدت با بدنه حکومت دچار مشکل خواهد شد.   احتمال حمله محدود آمریکا به سوریه   این کارشناس مسایل سیاسی به چند دلیل حمله محدود به سوریه توسط نیروهای آمریکایی را حتمی دانست و گفت: دلیل اول اینکه موضوع حمله برای آمریکا حیثیتی است و ادبیاتی که مقامات کاخ سفید مصرف کردند ادبیاتی است که نمی‌توانند آن حرف‌ها را پس بگیرند و به نحوی صحبت کرده‌اند که پل‌های پشت سرشان خراب شده و پس گرفتن تهدیدهایی که کرده‌اند عملا این معنا را دارد که به ابهت نظامی آمریکا و اعتبار خطوط قرمز تثبیت شده توسط مقامات آمریکا و به اعتبار بازدارندگی آمریکا لطمه های شدید وارد می شود.   وی افزود:‌ دلیل دوم این است که در عین حال آمریکایی‌ها می‌خواهند این حمله منجر به درگیری بزرگی نشود، چرا که دولت آمریکا هم از لحاظ افکارعمومی داخلی، هم از لحاظ وضعیت ارتش و هم از لحاظ وضعیت اقتصادی و بین‌المللی و اجماع نخبگان در جهان و هم از لحاظ روابط با کشورهای عربی و روسیه و چین و ادامه مذاکرات هسته‌‌ای با ایران اساسا نمی‌خواهد وارد جنگ بزرگ جدید دیگری در خاورمیانه شود.   محمدی تصریح کرد:‌ هدف آمریکا این است که هدف محدودی که انجام می‌دهد یا پاسخی نگیرد و یا پاسخ اسد به گونه‌ای باشد که آمریکا نیازی به حمله مجدد نداشته باشد که این سیر رفت و برگشت حملات منجر به یک درگیری بزرگ و وارد شدن طرف های دیگر و گروه‌های تروریستی و خارج شدن کار از دست همه شود.   پیغام آمریکایی‌ها برای ایران و روسیه   این کارشناس مسایل سیاسی از گفت‌وگوی آمریکایی‌ها با ایران و روسیه خبر داد و گفت: تلاشی که آمریکایی‌ها با گفت‌وگو با ایران و روسیه انجام داده‌اند این بوده که به صورت محدود حمله کنیم و هدفمان اسقاط رژیم اسد نیست و حتی از ایران و روسیه خواسته‌اند که اسد را متقاعد کنند وارد حوزه پاسخگویی نشود و به پای میز مذاکره بیاید و در اصل هدف آمریکایی‌أها این است که حمله محدود بماند و پاسخ اسد به گونه‌ای نباید که درگیری محدود به جنگی بزرگ تبدیل شود.   محمدی افزود:‌ معضل بزرگی که آمریکایی‌ها پیدا کردند این بود که چنین اطمینانی از طرف سوریه، ایران و روسیه و یا هیچ طرف دیگری به آمریکا داده نشد که جنگ محدود خواهد ماند، بلکه برعکس این پیام را دریافت کردند که شروع جنگ از آنها و پایان جنگ با ما خواهد بود و اگر وارد درگیری شوند آینده درگیری به هیچ‌وجه ضمانت نمی‌شود و قطعا یک درگیری وسیع رخ می‌دهد و ممکن است شرایط به گونه ای شود که هیچ‌کسی نتواند این وضعیت را کنترل کند.   معضلات راهبردی آمریکا   این کارشناس مسایل سیاسی و بین‌المللی، آمریکایی‌ها را دچار چند معضل راهبردی دانست و گفت: اولین معضل این است که آمریکایی‌ها اطمینان ندارند که می‌توانند یک حمله تمیز و محدود انجام دهند، بلکه نگرانند که حمله ابعاد گسترده‌ای پیدا کند و معضل دوم آمریکایی‌ها این است که این جنگ منطقه را در یک بی‌ثباتی میان‌مدت رفع ناشدنی فروخواهد بود و گروه‌های فرقه‌ای و تروریستی را جسورتر می‌کند و باعث گسترش نقل و انتقال تسلیحات به منطقه خواهد شد و در کل هیچ دورنمای سیاسی برای پایان این درگیری وجود نخواهد داشت.   وی معضل سوم آمریکایی‌أها را ایران دانست و افزود: آمریکایی‌ها‌ می‌گویند که اگر وارد درگیری نظامی با سوریه شوند دو اتفاق در ایران می‌افتد و اولین اتفاق این است که گفتمان اعتدال که به یک گفتمان برتر در داخل کشور تبدیل شده، به شدت تضعیف خواهد شد و عملا فضای ایران به یک فضای مقاومتی، حماسی و جنگی تبدیل خواهد شد که دیگر جایی برای صحبت از رابطه با آمریکا نخواهد بود.   وی گفت:‌ اگر آمریکا به بزرگ‌ترین متحد ما یعنی سوریه حمله کند مذاکرات هسته‌ای با ایران نابود و مذاکرات عقیم خواهد شد.   محمدی در پایان نیز تصریح کرد: معضل بعدی آمریکایی‌ها این است که اگر وارد جنگ گسترده شوند، چاره‌ای جز ساقط کردن بشار اسد نخواهند داشت و اگر اسد را ساقط کنند جایگزین‌های اسد برای منافع راهبردی آمریکا از خود اسد خطرناک‌تر هستند و به همین دلایل آمریکایی‌ها به دنبال یک سناریوی جایگزین می‌گردند و نهایتا مجبور خواهند شد یک حمله محدود انجام دهد.



رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.


ویژه زنان ویژه زنان

نکات خانه داری نکات خانه داری