توصیه رهبر انقلاب: خانمها این کتاب را بخوانند +عکس
به گزارش یزدبانو به نقل از طنین یاس، برای جامعهای که از یک سو همچنان به سنتها وابسته است و از سوی دیگر، میل به مدرنیته دارد، پایبندی به ارزشهای دینی و حتی عرفی ممکن است محل پرسش برای بسیاری از افراد جامعه باشد. چنان که در جامعه ایران، به عنوان یکی از جوامعی که چنین ویژگیای دارد، بارها و بارها دیده شده و حتی پیشینه تاریخی دارد. حجاب و پایبندی به آن، یکی از موضوعاتی است که به یکی از پرسشهای ذهنی جوانان تبدیل شده است. هرچند بارها و بارها آثار متعددی در اینباره نوشته و منتشر شده است، اما پرسشهای اساسی در این زمینه همچنان وجود دارد. کتاب «خاطرات سفیر»، نوشته نیلوفر شادمهری، که اخیراً از سوی انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده تلاش دارد تا با نگاهی جدید به چالشهای ذهنی این دسته از مخاطبان پاسخ دهد.
«خاطرات سفیر» دربردارنده خاطرات دانشجوی مسلمانی است که در فرانسه با چالشهای مختلفی روبرو میشود که رعایت حجاب یکی از آنهاست. تصور ذهنی نادرست مردم فرانسه از اسلام و مسلمان و وجود صدها پرسش و باور در این زمینه، کار را برای او که رعایت ارزشهای دینی را بر هر چیز دیگری ترجیح میدهد، دشوار میکند.
شادمهری در این اثر که حاصل یادداشتهای او در دوران دانشجوییاش در فرانسه است، تصویری کوتاه اما گیرا از فضای جامعه فرانسه و باورهای آنها در قبال مسلمانان نشان میدهد. راوی این کتاب، دختری است که در آرزوی تحصیل در یکی از دانشگاههای مهم فرانسه راهی این کشور میشود، اما صرفاً به دلیل رعایت حجاب و التزام به قوانین اسلام، دانشگاه از پذیرش او منصرف شده و او به اجبار در دانشگاه دیگری ادامه تحصیل میدهد. او که برای تحصیل به کشور دیگری سفر کرده بود، حالا در یک دوراهی قرار میگیرد.
شادمهری در دوران دانشجویی یادداشتهای کوتاهی را در وبلاگی به نام «سفیر» از تجربیاتش منتشر میکرد که بازخورد خوبی داشت. به گفته او گاه حتی در برخی از پستها، ۵۰۰ کامنت از تشویق تا تحقیر نوشته و منتشر میشد. برداشتهای نادرست فرانسویها و حتی مسلمانان این کشور از ایران و اسلام انگیزه مطالعه و بحث در این زمینه را در شادمهری ایجاد کرد؛ چرا که او به این نتیجه رسیده بود که بیش از آنکه او را به عنوان یک دانشجو ببینند، به عنوان «ایران» میبینند که باید پاسخگو باشد. او حالا دیگر سفیر ایران شده بود. «از وقتی به خاطر دارم بحث کردهام! نه اینکه خودم بحث راه بیندازم؛ که اگر من هم نمیخواستم بروم طرف بحث، بحث میآمد طرف من! و اینچنین شد که نوعی زندگی مسالمتآمیز بین من و بحث کردن شکل گرفت و هنوز ادامه دارد. یاد گرفتهام و اعتقاد دارم «مذهب بدون موضع»، به غایت درست و مستقیم که برود، به ترکستان میرسد. نمیشود به مفاهیمی چون «حق» و «باطل» باور داشته باشی و به پیرامون خودت بیاعتنا بمانی. صدالبته آنچه از انواع مسلمانها دیدم نیز قلم در تأیید این جمله میزد.
پایم که رسید به فرانسه، با اولین رفتارها و سؤالهایی که درباره حجابم میشد و بهخصوص درباره وضعیت و شرایط ایران، متوجه شدم آنجا کسی من را نمیبیند. آن که آنها میدیدند و با او سر صحبت را باز میکردند یک مسلمان ایرانی بود؛ نه نیلوفر شادمهری. آنها چیز زیادی از ایران نمیدانستند. اگر بخواهم دقیقتر بگویم، شناختی که از ایران داشتند فاصله زیادی حتی با واقعیت داشت؛ چه رسد به حقیقت.
و من شدم «ایران»! من باید پاسخگوی همه نقاط قوت و ضعف ایران میبودم. انگار من مسئول همه شرایط و وقایع بودم. چارهای نبود و البته از این ناچاری ناراضی هم نبودم. من ناخواسته واسطه انتقال بخشی از اطلاعات شده بودم و این فرصتی بود تا آنطور که باید و شاید وظیفهام را انجام دهم. تصمیم گرفته شده بود! من سفیر ایران بودم و حافظ منافع کشورم و مردمش…».
یکی از ضعفهای عمده در کارهایی که با چنین نگاهی منتشر میشوند، افراط و تفریطهای نویسنده و سرانجام شعاری شدن بخشهایی از کتاب است که در نهایت موجب میشود مخاطب آنطور که باید با کتاب همراه نشود. هرچند این موضوع «خاطرات سفیر» را نیز تهدید میکند، اما کتاب توانسته با استفاده از زبان طنز، بیان و توصیف حالات و فضاسازی و … تا حدودی از این موضوع جان سالم به در برد.
در بخشهایی از این کتاب میخوانیم: «واویلا … خودش بود؛ قتلگاه من! قلبم سر جاش بالا و پایین میپرید. بعد، یهو تپشش رو توی زانوی پای چپم و بعد توی پاشنه پای راستم حس کردم. اونقدر موضوع مهم برای فکر کردن داشتم که این یکی خیلی هم مهم نباشه.
وارد اتاق استادان شدیم. خانوم فراندون معرفی فرمودن: «این هروه است، استاد راهنمات. پاتریک و هانری هم از استادای ما هستن. این هم لورانس منشی دوم لابراتوره.» و با هیجان خاص و لبخند چشمش رو دوخت به دَستای جماعت!
هروه، پاتریک، هانری، و خانوم منشی دوم، که البته اون روز من اسم هیچکدوم رو درست یاد نگرفتم، اومدن جلو که مراسم آشنایی برگزار بشه. هروه دستش رو آورد جلو که دست بده. دکلمهم رو شروع کردم: «ببخشید … خیلی عذر میخوام! من مسلمونم و با آقایون نمیتونم دست بدم. اصلاً قصدم بیاحترامی نیست. این یه دستور دینیه. من نمیتونم تغییرش بدم. باز هم ازتون عذر میخوام.» هروه دستش رو یهو کشید عقب و گفت: «اُو … که اینطور! متوجه شدم.»
آقای استاد دوم، در حالی که مطمئن نبود درست فهمیده باشه، داشت دستش رو میکشید عقب، خوشبختانه. دو تا دستم رو بردم بالا که بذارم کنار هم و به نفر دوم ادای احترام کنم که ظاهرا طرف اشتباه برداشت کرد و دستش رو دوباره آورد جلو. عجب غلطی کردم! دوباره توضیح دادم: «ببخشید … خیلی عذر میخوام! من مسلمونم و با آقایون نمیتونم دست بدم. اصلا قصدم بیاحترامی نیست. این یه دستور دینیه. من نمیتونم تغییرش بدم. باز هم ازتون عذر میخوام.» آقای استاد دوم بهسرعت دستش رو برد عقب و گفت: «باشه. باشه. متوجه شدم.»
رسیدم به خانوم منشی. دستش رو یهو کشید عقب و ازم عذرخواهی کرد! این مدلش دیگه واقعا نادر بود. دستم رو بردم جلو و گفتم: «روز به خیر. گفتم که با آقایون نمیتونم دست بدم؛ یعنی با خانوما میتونم دست بدم. حالتون خوبه؟ از آشنایی باهاتون خوشبختم.» دستش رو دوباره آورد جلو و گفت: «آهان! بله … متوجه شدم.»
آقای استاد سوم، که همزمان با خانوم منشی دستش رو کشیده بود عقب، وقتی دید با خانوم منشی دست دادم، فکر کرد تغییر نظر دادم و دوباره دستش رو آورد جلو.
ـ ببخشید … خیلی عذر میخوام! من مسلمونم و با آقایون نمیتونم دست بدم. اصلاً قصدم بیاحترامی نیست. این یه دستور دینیه. من نمیتونم تغییرش بدم. باز هم ازتون عذر میخوام.
وقتی از اتاق میاومدیم بیرون بهت رو توی صورتشون دیدم و صدای خانوم منشی دوم رو شنیدم که میگفت: «اوه … خدای من … چقدر پیچیده بود!»
رهبر معظم انقلاب چندی پیش در جریان یکی از دیدارها به این اثر اشاره کرده و فرمودند کتاب «خاطرات سفیر» را توصیه کنید که خانمهایتان بخوانند. انتشارات سوره مهر این اثر را در ۲۰۰ صفحه و به قیمت ۱۴ هزار تومان منتشر کرده است.
انتهای پیام/ص
ویژه زنان
- خانهای برای نفسکشیدن بدون ویروس و بیماری! (باز کردن در صفحه جدید)
- برگزاری رزمایش الی بيت المقدس به مناسبت هفته بسیج در یزد (باز کردن در صفحه جدید)
- آزادی مادر در بند با کمک فرزند شهیدِ یزدی (باز کردن در صفحه جدید)
- نفرات برتر مسابقات اسکواش بانوان یزد معرفی شدند (باز کردن در صفحه جدید)
- اقتداری اولین بانوی ایرانی فاتح جهان در اسکواش (باز کردن در صفحه جدید)
- بیشاز ۵۰۰ زوج یزدی در انتظار وام ازدواج (باز کردن در صفحه جدید)
- «زن دلخواه خدا» یا «زن مدنظر غرب» (باز کردن در صفحه جدید)
- مطب پزشک متخلف زنان و زایمان در یزد پلمب شد (باز کردن در صفحه جدید)
- قیمت پوشاک در یزد تغییری نداشته است (باز کردن در صفحه جدید)
- حضور استاندار در منزل مدیرمسئول یزدبانو (باز کردن در صفحه جدید)
- بهرهبرداری از ۲۹ واحد بهداشتی در یزد (باز کردن در صفحه جدید)
- چرا بیمارستان ولیعصر بافق تکمیل نشده است؟ (باز کردن در صفحه جدید)
- آزادی ۳ مادر زندانی یزدی با کمک جاماندگان اربعین حسینی (باز کردن در صفحه جدید)
- لزوم یکسانسازی سرفصلهای طرح نماد با محوریت مجموعه بهزیستی (باز کردن در صفحه جدید)
- تاثیر آب چغندر بر سلامت قلب زنان (باز کردن در صفحه جدید)
- درمان فیبروم رحم به کمک طب سنتی (باز کردن در صفحه جدید)
- رعایت حجاب در المپیک کار سختی نبود (باز کردن در صفحه جدید)
- نقش زنان در کربلا کمتر از مردان نبود (باز کردن در صفحه جدید)
- نخستین پیروزی تیم ملی زنان در لیگ ملتهای آسیای مرکزی (باز کردن در صفحه جدید)
- نقش پدر در تغذیه کودک با شیر مادر (باز کردن در صفحه جدید)
نکات خانه داری
- درمان فیبروم رحم به کمک طب سنتی (باز کردن در صفحه جدید)
- افراد غیرمتخصص باعث تخریب طب سنتی هستند (باز کردن در صفحه جدید)
- ۲۰ نکته خانهداری مدرن برای همه خانمها (باز کردن در صفحه جدید)
- طرز تهیه مقلوبه پلو عربی مرغ و بادمجان خوشمزه و مجلسی (باز کردن در صفحه جدید)
- آشپزی مدرن و سنتی روی یک سفره (باز کردن در صفحه جدید)
- ترفندهای ساده ولی کاربردی در خانه داری (باز کردن در صفحه جدید)
- طرز تهیه پلوی نخود فرنگی با مرغ ریش ریش شده (باز کردن در صفحه جدید)
- ترفندهای جالب خانهداری که نمیدانستید!/ تصاویر (باز کردن در صفحه جدید)
- جشنوارههای بومی نشاط اجتماعی جامعه را میافزاید (باز کردن در صفحه جدید)
- نکات خانهداری مدرن برای همه خانمها (باز کردن در صفحه جدید)
- طرز تهیه لقمههای گوشتی (باز کردن در صفحه جدید)
- طرز تهیه کوکو پیازچه با سس مخصوص (باز کردن در صفحه جدید)
- شولی؛ پیش غذای محبوب یزدی ها + تصاویر (باز کردن در صفحه جدید)
- شستن ظرف ها بدون پیش بند این عوارض را به دنبال دارد (باز کردن در صفحه جدید)
- مرغ همچنان در اوج (باز کردن در صفحه جدید)
- دستور رئیس جمهور به دو وزارتخانه برای کنترل قیمت مرغ (باز کردن در صفحه جدید)
- یارانه ۲.۵ میلیارد دلاری برای تولید گوشت مرغ کجا رفت؟ (باز کردن در صفحه جدید)
- راهکارهایی برای تقویت سیستم ایمنی بدن در دوران کرونا (باز کردن در صفحه جدید)
- فعالیت زیرزمینی آرایشگاه های زنانه یزد در اوج کرونا!/آرایشگاههای زنانه متخلف لغو مجوز دائم میشوند (باز کردن در صفحه جدید)
- راههای محافطت از کودکان در برابر کووید۱۹ (باز کردن در صفحه جدید)