شرکت در طولانی ترین مسیر راهپیمایی یزد تا پخت آش نذری برای فرار شاه و پیروزی انقلاب
به گزارش خبرنگار یزدبانو، طاهره حاتمی متولد 1337 یکی از زنان موفق، مدیر و مبارز و انقلابی شهر یزد است که خاطرات بسیاری را از دوران انتقلاب به خاطر دارد و به مناسبت فرارسیدن ایام الله دهه فجر گفتگوی تفصیلی را با وی انجام داده ایم:
یزدبانو: سرکار خانم حاتمی ضمن تبریک ایام الله دهه فجر از چه زمان وارد صحنه مبارزات انقلاب شدید و از آن دوران چه خاطراتی دارید؟
سال 1356 در سال آخر دبیرستان درس می خواندم در حالی که سه سال بود عقد کرده بودم و کم و بیش اخبار شهرهای مختلف از جمله قم و تهران به گوشمان می رسید.
یکی از همکلاسی هایم که مسیر مدرسه تا خانه را باهم می آمدیم از اکثر اخبار خبر دادشت و او ما را در جریان قرار می داد. یک روز گفت : پسر امام خمینی(ره) یعنی سید مصطفی را به شهادت رسانده اند.
از آن موقع بیشتر نسبت به جنایات رژیم پهلوی آگاهی پیدا می کردم. بعد از شهادت سید مصطفی یادم هست که به اتفاق دوستانم در توالت های مدرسه می نوشتیم «مرگ بر شاه » و هر روز مدیر و ناظم مدرسه کارشان این بود که شعارها را پاک کنند و بچه ها را تهدید کنند که اگر آموزش و پرورش بفهمد دستگیر می شوید...
یزدبانو : با توجه به سال 56 و فعالیت شهید صدوقی(ره) در مسجد روضه محمدیه آیا خاطره ای دارید؟
من آن موقع به مسجد روضه محمدیه که به مسجد « حظیره» معروف بود نمی رفتم ولی شوهر خاله و پدرم مرتب با مسجد در ارتباط بودند و اخبارش را برای ما می آوردند.همسرم رساله امام خمینی(ره) را تهیه کرده بود و ما از امام تقلید می کردیم.
خرداد 57 دیپلم گرفتم و همسرم که آن موقع معلم بود به بافق منتقل شده بود و باید تا مهرماه به بافق می رفتیم. قرار شد زندگی مشترک خود را در بافق آغاز کنیم. برای همین همسرم زودتر به بافق رفت تا خانه ای اجاره کند.
مهرماه رفتیم بافق ولی به خاطر شرایط سیاسی ایران، مدارس هر روز تعطیل می شد و ما دوباره برگشتیم یزد.
خانه پدرم آن موقع در خیابان امام خمینی(ره) فعلی و نزدیک مسجد حظیره بود و ما در جریان راهپیمایی های مردم قرار می گرفتیم. یک روز با مادرم در این مسیر می رفتیم که دیدیم عده ای از زنان به دنبال راهپیماییان مرد در حال شعار دادن هستند و در حالی که کفش هایشان را در آورده بودند تا راحت تر راه بروند همینکه به ما رسیدند فریاد زدند: « ما تماشاچی نمی خواهیم به ما ملحق شوید»
هربار هم که اطلاع می یافتیم مدارس بافق باز شده همینکه می رفتیم دوباره تعطیل می شد و ما مرتب در مسیر یزد و بافق بودیم
و در شهر یزد هم کم و بیش در راهپیمایی ها شرکت می کردیم . تا آن موقع زد و خوردی از سوی مأموران رژیم نبود.خاطرم هست ساواک به دنبال انقلابی ها بود که دستگیر می کردند.
یزدبانو : دهم فروردین 57 را به خاطر دارید؟
آن روز مردم در مسجد حظیره تجمع کرده بودند و قرار بود راشد یزدی سخنرانی کند. پدرم و برادرم که حدود هشت سال داشت رفته بودند.می ترسیدیم اتفاقی بیفتد. ایام عید بود . خانه ما نزدیک مسجد بود . کم کم متوجه شدیم اتفاقاتی افتاده و مردم به کوچه های اطراف می دوند.دیگر نگران شده بودیم.تا اینکه پدرم آمد ولی برادرم نبود. مدتی گذشت تا پدرم خسته و کوفته برگشت.
در خاطرم هست که شهید بستانی به شهادت رسیده بود .
یزدبانو: از شهید صدوقی(ره) چه خاطره ای دارد؟
یکبار شهید صدوقی(ره) میدان امیرچخماق نماز جماعت می خواند که ما هم به اتفاق مادرم و مادربزرگم رفته بودیم. بعد از نماز مردم شروع به شعار دادن کردند.تا آن موقع کسی مرگ بر آمریکا یا مرگ بر کارتر نگفته بود که ناگهان مادربزرگم فریاد زد «مرگ بر کارتر» و برخی مردم هم با او همصدا شدند وفریاد زدند مرگ بر کارتر...
یزدبانو : آن موقع مسیر راهپیمایی ها در چه مسیری بود ؟
هر بار که اعلام می شد راهپیمایی هست ابتدا مردم در مسجد حظیره جمع می شدند و پس از روشنگری های شهید صدوقی از مسجد بیرون می آمدند و وارد خیابان قیام می شدند .و بعد به میدان بعثت و چهار راه ایرانشهرمی رسیدند و مسیر را تا تا چهار راه فرهنگیان ادامه می دادند تا به میدان آزادی امروز که آن موقع باغ ملی می گفتند می رسیدند. سپس مسیر باغ ملی را تا میدان مجاهدین(شهید بهشتی) و سپس تا امیرچخماق می پیمودند.
اکثر مواقع همین مسیر طولانی را که دوبرابر مسیر راهپیمایی های امروزی شهر یزد است می پیمودند و در طول مسیر هم مردم به جمعیت می پیوستند و همین مسیر طولانی که از مرکز شهر می گذشت باعث می شد که مردم محله های مختلف هم در جریان مبارزات مردم علیه رژیم قرار بگیرند و یک افشاگری علیه رژیم محسوب می شد.
یزدبانو : از فعالیت زنان در مبارزات بگویید :
اوایل مردهایی که در راهپیمایی ها شرکت می کردند می گفتند زن ها نباید بیایند و صدایشان نباید به گوش نامحرم برسد. یادم هست شهید صدوقی(ره) از زنان هم دعوت کرده بود تا در دراهپیمایی شرکت کنند و آنهایی که همسرانشان در راهپیمایی بودند خانوادگی شرکت می کردند.
مادرم زن های همسایه را برای راهپیمایی دعوت می کرد ولی برخی مسخره می کردند و هنو در جریان انقلاب قرار نگرفته بودند .
پخت آش نذری برای فرار شاه
زنان در برخی محلات با دیدن اوضاع و احوال و ظلم رژیم به مردم تصمیم گرفته بودند آش نذر کنند و در هر محله ای بساط آش نذری که آن موقع یادم هست آش رشته بود برپا می شد و همسایه ها جمع می شدند و شریکی آش می پختند و بین مردم پخش می کردند . زن ها در هر محله جمع می شدند و دعا می کردند که هر چه زودتر شاه بمیرد یا از ایران فرار کند.خیلی از زن ها تا چندین سال بعد از پیروز انقلاب هم در شب 22 بهمن آش نذری می پختند.
بافق هم که من و همسرم می رفتیم زنان آش نذری می پختند تا هر چه زودتر شاه سرنگون شود.
آن موقع چند روزی را به بافق هم سر می زدیم چون خانه و زندگی ما آنجا بود. یادم هست مجسمه شاه را از وسط میدان شهر بافق (روبروی امام زاده عبدالله ) پایین کشیده بودند و مردم جمع شده بودند و یک الاق جای مجسمه گذاشته بودند و شعار می دادند « شاه تو را می کشیم گونی سرت می کشیم» که با لهجه بافقی ضمه روی حرف « ر» قرار می گیرد.
یزدبانو : از ماجرای فرار شاه خاطره ای در ذهن دارید؟
یادم هست وقتی خبر فرار شاه در یزد پخش شد آن موقع روزنامه اطلاعات و درج خبر«شاه رفت » هم در یزد پخش شده بود و مردم روزنامه را دور سرشان بسته بودند و تیتر شاه رفت دیده می شد . چراغ های ماشینها روشن بود و بوق بوق زنان در شهر کاروان راه انداخته بودند تا خبر شادی فرار شاه را به گوش همه مردم برسد.
برف پاک کن ماشین ها روشن بود و خیلی ها گل به برف پاک کن زده بودند. پول های کاغذی آن موقع را برداشته بودند و عکس شاه را سوراخ کرده بودند.
یادم هست درحالی که حکومت نظامی اعلام شده بود ولی مردم یزد به دستور شهید صدوقی(ره) در خیابان بودند و قصد حمله به ساواک را داشتند تا زندانیان سیاسی را آزاد کنند.صدای الله اکبر به گوش می رسید. مردم باز هم مسیر طولانی همیشگی را از مسجد روضه محمدیه و در خیابان قیام به سمت میدان بعثت پیمودند و از چهار راه ریرانشهر به طرف باغ ملی رفتند. ساواک آن موقع در میدان آزادی قرار داشت. شلیک گلوله هم بود ولی خاطرم نیست کسی شهید شده باشد.مردم همه را به شجاعت دعوت می کردند که از صدای گلوله نترسید . اینها ترقه است و واقعی نیست.بالاخره ساواک سقوط کرد.
یزدبانو: از 12 بهمن و خاطرات ورود امام به ایران واوضاع و احوال یزد بگویید:
خبر می آوردند که بختیار نمی گذارد امام به ایران بیاید و فرودگاه را بسته است. مردم یزد هم به نشانه اعتراض راهپیمایی می کردند. مردم به مسجد روضه محمدیه و پای منبر شهید صدوقی می رفتند .
آن موقع قبل از انقلاب تلوزیون نداشتیم . 12 بهمن نزدیک بود و همه جا خبر بود که قرار است امام بیاید و از تلوزیون هم مستقیم پخش شود. یک نفر در محله ما تلوزیون داشت که در منزل آنها جمع شده بودیم.
یزدبانو: از اینکه وقتتان را در اختیار ما قرار دادید سپاسگزاریم.
گفتگو: زهرا صبوحی
مطالب مرتبط:
-
ساواک به لباس های این دختر ۱۴ ساله هم رحم نکرد / در زندان از پتو به جای چادر استفاده می کردم
-
مردم مهریز شعارهای انقلابی را مستقیم از «وزیر شعار»می گرفتند/روایت حمله به دفتر حزب رستاخیز مهریز
-
مردم یزد همگام با تبریزی ها چهلم شهدای قم را برگزار کردند/ تبریز خونین شد
-
اساتید مدرسه علمیه حضرت زینب (س) یزد از خاطرات خود در باره امام و انقلاب گفتند
-
هشت سال کار افتخاری زنان یزدی در دفاع مقدس / تحقق اقتصاد مقاومتی نیازمند عشق به وطن است
ویژه زنان
-
کمبود فضاهای تفریحی بانوان در یزد (باز کردن در صفحه جدید)
-
آنفلوانزا عامل ۴۰ درصد بیماری تنفسی کودکان یزدی (باز کردن در صفحه جدید)
-
۲ درصد از دانشآموزان شهر یزد مبتلا به شپش هستند (باز کردن در صفحه جدید)
-
ریحان، پاتوق لحظههای خوش دخترانه (باز کردن در صفحه جدید)
-
۶۰ درصد قربانیان جنگ غزه زنان و کودکان هستند (باز کردن در صفحه جدید)
-
لزوم پرهیز از موازیکاری دستگاهها در مبارزه با مواد مخدر (باز کردن در صفحه جدید)
-
زیبایی به چه قیمت؟ (باز کردن در صفحه جدید)
-
خانهای برای نفسکشیدن بدون ویروس و بیماری! (باز کردن در صفحه جدید)
-
برگزاری رزمایش الی بيت المقدس به مناسبت هفته بسیج در یزد (باز کردن در صفحه جدید)
-
آزادی مادر در بند با کمک فرزند شهیدِ یزدی (باز کردن در صفحه جدید)
-
نفرات برتر مسابقات اسکواش بانوان یزد معرفی شدند (باز کردن در صفحه جدید)
-
اقتداری اولین بانوی ایرانی فاتح جهان در اسکواش (باز کردن در صفحه جدید)
-
بیشاز ۵۰۰ زوج یزدی در انتظار وام ازدواج (باز کردن در صفحه جدید)
-
«زن دلخواه خدا» یا «زن مدنظر غرب» (باز کردن در صفحه جدید)
-
مطب پزشک متخلف زنان و زایمان در یزد پلمب شد (باز کردن در صفحه جدید)
-
قیمت پوشاک در یزد تغییری نداشته است (باز کردن در صفحه جدید)
-
حضور استاندار در منزل مدیرمسئول یزدبانو (باز کردن در صفحه جدید)
-
بهرهبرداری از ۲۹ واحد بهداشتی در یزد (باز کردن در صفحه جدید)
-
چرا بیمارستان ولیعصر بافق تکمیل نشده است؟ (باز کردن در صفحه جدید)
-
آزادی ۳ مادر زندانی یزدی با کمک جاماندگان اربعین حسینی (باز کردن در صفحه جدید)
نکات خانه داری
-
درمان فیبروم رحم به کمک طب سنتی (باز کردن در صفحه جدید)
-
افراد غیرمتخصص باعث تخریب طب سنتی هستند (باز کردن در صفحه جدید)
-
۲۰ نکته خانهداری مدرن برای همه خانمها (باز کردن در صفحه جدید)
-
طرز تهیه مقلوبه پلو عربی مرغ و بادمجان خوشمزه و مجلسی (باز کردن در صفحه جدید)
-
آشپزی مدرن و سنتی روی یک سفره (باز کردن در صفحه جدید)
-
ترفندهای ساده ولی کاربردی در خانه داری (باز کردن در صفحه جدید)
-
طرز تهیه پلوی نخود فرنگی با مرغ ریش ریش شده (باز کردن در صفحه جدید)
-
ترفندهای جالب خانهداری که نمیدانستید!/ تصاویر (باز کردن در صفحه جدید)
-
جشنوارههای بومی نشاط اجتماعی جامعه را میافزاید (باز کردن در صفحه جدید)
-
نکات خانهداری مدرن برای همه خانمها (باز کردن در صفحه جدید)
-
طرز تهیه لقمههای گوشتی (باز کردن در صفحه جدید)
-
طرز تهیه کوکو پیازچه با سس مخصوص (باز کردن در صفحه جدید)
-
شولی؛ پیش غذای محبوب یزدی ها + تصاویر (باز کردن در صفحه جدید)
-
شستن ظرف ها بدون پیش بند این عوارض را به دنبال دارد (باز کردن در صفحه جدید)
-
مرغ همچنان در اوج (باز کردن در صفحه جدید)
-
دستور رئیس جمهور به دو وزارتخانه برای کنترل قیمت مرغ (باز کردن در صفحه جدید)
-
یارانه ۲.۵ میلیارد دلاری برای تولید گوشت مرغ کجا رفت؟ (باز کردن در صفحه جدید)
-
راهکارهایی برای تقویت سیستم ایمنی بدن در دوران کرونا (باز کردن در صفحه جدید)
-
فعالیت زیرزمینی آرایشگاه های زنانه یزد در اوج کرونا!/آرایشگاههای زنانه متخلف لغو مجوز دائم میشوند (باز کردن در صفحه جدید)
-
راههای محافطت از کودکان در برابر کووید۱۹ (باز کردن در صفحه جدید)