Skip to Content

گفتگوی تفصیلی/ مدیر کل امور بانوان استان یزد

معلمی و مادری عشق است / مادری دو فرزند همزمان با اشتغال به تحصیل و معلمی


مدیر کل اموربانوان استان یزد در گفتگو با خبرنگار یزد بانو با بیان خاطرات خود از دوران تحصیل تا دانشگاه و سپس اشتغال در آموزش و پرورش همزمان با تحصیل و مادری دو فرزند گفت : معلمی عشق، شور و حال است و اگر کسی عاشق نیست سراغ معلمی نرود.

یزدبانو:


اشاره:
نگاه مهربان معلم سرآغاز شکوفایی نونهالانی است که می خواهند در گلستانی تازه  پا  گذارند و فصلی دیگر از شکفتن را تجربه کنند مگر نه اینکه گل ها برای عادت به فضای جدید آمیزه ای از دلهره و شوق را در خود  دارند  ومعلم همان باغبانی است که کودکان را از دامن مادر به مهر گرفته وآنان را در اولین پله های رویش علمی یاری می کند.

به مناسبت آغاز فصل پاییز و تداعی خاطرات دوران تحصیل،  تصمیم گرفتیم با سرکار خانم دکتر خامسی که قبل از سمت مدیر کلی بانوان استان، به عنوان دبیر ادبیات در آموزش و پرورش و استاد در برخی مراکز دانشگاهی فعالیت داشته اند گفتگوی صمیمانه ای را انجام دهیم:

خلاصه:
خانم دکتر فخرالسادات خامسی در این گفتگوی تفصیلی از خاطرات دوران دبستان تا دانشگاه خود و سپس دوران آغاز دبیری و ادامه آن نکته های شنیدنی و خواندنی را بیان کرد و سپس در مورد وظایف بانوان شاغل که به عنوان همسر و مادر در جامعه مسؤولیت دارند به سؤالات خبرنگار یزدبانو پاسخ خای مبسوطی را ارائه کرد که از شما مخاطبان عزیز برای همزاهی در ادامه این مطلب دعوت می کنیم :

یزدبانو : ازخاطره دوران دبستان خود را بفرمایید:

مدرسه اول دبستان من درمحله شیخداد یزد بود. خوب درخاطرم هست که خوشم نمی آمد و تا در مدرسه را باز می دیدم می رفتم خانه . مادر مجبورمی شد چادرش را به  سرکند و دوباره من را به مدرسه بر گرداند . ولی کم کم علاقه و وابستگی به معلمانم پیدا کردم.

یزدبانو : به چه درسی علاقه داشتید؟
به فارسی و املا و انشا علاقه داشتم و چون استعدادم در زمینه مباحث ادبی بود وارد بحث داستان و شعر هم می شدم.

یزدبانو : ازدوران دبیرستان خود بگویید:
تا اول دبیرستان شاگرد موفقی نبودم ولی وقتی برای اولین بار برای معلم انشا ی اول دبیرستانم که یک خانم زرتشتی به نام خانم فرخاربود؛ انشایی را خواندم خیلی من را تشویق کرد چون موضوع انشا را توصیفی و با تشبیهات ادبی نوشته بودم.
این برخورد خوب خانم معلم جرقه و انگیزه ای در من برای علاقه جدی به درس و ورود در ادبیات ایجاد کرد.

یزدبانو : مگرمعلمان دیگرتشویق نمی کردند ؟
خیلی وقت ها در مقاطع قبلی دبستان و راهنمایی انشاهای خوبی نوشته بودم ولی معلم ها عکس العملی نشان نمی دادند. وقتی معلم انشایم برای اولین بارجلوی دانش آموزان از انشایم تعریف کرد و گفت آینده خوبی دارم خیلی در من اثر گذار بود.

یزدبانو : ازرشد ادبی و علمی خود در در دوران تحصیل بگویید:
شروع ترقی علمی و ادبی ام از دوم دبیرستان بود. درسال سوم رتبه دوم را درکلاس به دست آوردم وسال چهارم در کل کلاس و در مسابقات علمی کشوری هم اول شدم و تقدیرنامه ای ازآقای حداد عادل گرفتم.

یزدبانو: ازدوران دانشجویی خود بفرمایید:
رتبه خوبی در دانشگاه آن زمان  گرفتم. رتبه 65 با توجه به نزدیک نبودن رقابت ها و نبودن بارعلمی به نوبه خودعالی بود.  آن زمان تربیت معلم نبود و رشته های دبیری بود و من دبیری ادبیات را انتخاب کرده بودم و تنها دانشجویی بودم که در هفت ترم فارغ التحصیل شدم.
دوران دانشجویی من مصادف با ازدواجم بود به نحوی که درطول تحصیل دو بار مادرشدم وخوشبختانه بعد از لیسانس هم  در دوره کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت معلم تهران قبول شدم و بعد از فارغ التحصیلی تنها معلم زنی بودم که فوق لیسانس داشتم .

یزدبانو : ازخاطرات آغاز دوران دبیری خود بگویید:سال اول معلمی ام در هرات با زیباترین خاطرات ماندنی با دانش آموزان خونگرم  و مهربان آن منطقه رقم خورد .امسال وقتی به عنوان مدیر کل امور زنان به شهر هرات سفر کردم درشورای اداری شهرستان خاتم از آن خاطرات گفتم. بعد که به یزد آمدم یکی از بانون شاغل در فرمانداری خاتم به استانداری یزد آمد و گفت که روزی شاگرد من در هرات بوده است...

یزدبانو : ازدوران تحصیل  در تهران که با معلمی تان همراه بود تعریف کنید :
هم معلم بودم وهم مادر. محل کارم چهارسال مهریز بود و آخرهفته برای تحصیل به تهران می رفتم و برای تدریس باید اول هفته مهریز باشم.
خانه خودمان هم یزد بود. در آن شرایط سخت، یاری خداوند و همراهی خانواده ام من را دررسیدن به موفقیت کمک می کرد.

یزدبانو : آیا تدریس در شهرستان جزو موظفی طرح بود؟
آن زمان طرح نبود وهر کس استخدام می شد باید  دوران اولیه کارش را در مناطق محروم تدریس می کرد.

یزدبانو : ازخاطرات این دوران بفرمایید :
خاطرات خوبی از همراهی خانواده ام دارم. خصوصا اساتید مطرح ادبیات که در کلاسهایشان شرکت می کردم مثل مرحوم استاد شفیعی کدکنی و عباس ماهیار و..
زمانی که مهریز بودم مدرسه نمونه  یزد آوازه ما را شنیده بود و مأمور شدم که برای تدریس به یزد بروم. وارد بحث تدریس در آموزش و پرورش که شدم دیگر فرصت نشد خود را به عضو هیأت علمی دانشگاه برسانم.
ارتباطات خوبی با بچه های نمونه و شاهد داشتیم که هنوز هم به صورت تلفنی و گاها خانوادگی ادامه دارد.

یزدبانو: آیا کارمعلمی خسته تان نمی کرد؟
روزی دوازده ساعت کلاس بودم وخسته نمی شدم بیشترین بلایی که در بحث ادبیات بر سر بچه های مشتاق ادبیات آورده شده است از ناحیه معلمهایی است که علاقه نداشتند و در این عرصه وارد شدند.  ادبیات هم عشق است.

یزدبانو : معلمی را چگونه می بینید؟
معلمی عشق و شور و حال است. اگرکسی عاشق نیست سراغ  معلمی نرود زیرا دو گناه را به گردن می گیرد یکی درحق خودش مرتکب گناه می شود و یک گناه هم  به خاطراشغال جای دیگران مرتکب می شود.
هیچ شغلی مثل معلمی وهیچ رشته ای مثل ادبیات لذت بخش نیست ومن واقعا لذت می برم و کسانی وارد هر دو عرصه شوند که به معنای واقعی عاشق باشند.

یزدبانو : نظرتان درمورداشتغال مادران چیست و آیا اثر منفی روی فرزندان می گذارد؟
اعتقاد ندارم اثرمنفی می گذارد. اتفاقا بچه ها به پدر و مادرها نگاه می کنند؛ مادری کردن هم عشق می خواهد. آن مادری که اهل علم و کتاب و کتابخوانی باشد روی بچه اثر مثبت دارد.اگر مادر تحصیل کرده باشد  فرزندش سعی می کند تا دکترا  خود را بکشاند و تنها درصورتی که مادرهای شاغل خانواده را فدای شغل خود کنند آسیب جدی می رسانند و بوده اند مادران شاغلی که فرزندانشان  به خاطر اهمیت زیاد مادر به کار ضرر کرده اند. باید مادران طوری بین خانواده ، شغل و علایق  جانبی خود تنظیم کنند که خانواده آسیب نبیند زیرا مادری عشق است و عدالت باید با  تقسیم درست بین عشق وعلایق ازسوی مادر برقرار شود .

یزدبانو : چند فرزند دارید؟
سه فرزند دارم؛  یک دختر ودو پسر که یکی ازپسرهایم  رشته اش ریاضی و مهندسی صنایع است و به خاطرعلاقه به انگلیسی رمان انگلیسی می نویسد و شعر و داستان به این زبان می نویسد و یک رمان او اخیرا به فارسی چاپ شد و درجشنواره خوارزمی در زمینه داستان نویسی رتبه آورد .دخترم علاقه ای به ادبیات ندارد و پسردیگرم هم رشته اش ریاضی است.

یزدبانو : ورودتان درکارهای اجرایی از چه زمانی بود؟
بعد از تدریس وارد کارهای اجرایی شدم .ازسال 78 تا 80 معاون و ازسال 80 تا 85 رئیس آموزشکده حضرت رقیه (س) یزد بودم. سال 85 بیرون آمدم وانگیزه ادامه تحصیل در درجه دکترا پیدا کردم وهمان سال هم قبول شدم و در اصفهان در رشته دکترای ادبیات فارغ التحصیل شدم.

یزدبانو : ازرتبه های دیگرعلمی خود بگویید:
جند سال در بحث پژوهش و آموزش فعالیت کردم  و مدرس وپژوهشگر نمونه کشوری واستانی شدم .

یزدبانو : ازبهترین دوستانتان هم برایمان تعربف کنبد:
یکی ازبهترین دوستان جوانم  فاطمه روحی از اساتید دانشگاه ابرقو دارای مدرک فوق لیسانس معماری بودند. از مدرسه نمونه با هم دوست شدیم و 13 سال از دوستان نزدیک من بود  و رفت و آمد خانوادگی هم داشتیم که متأسفانه دو ماه پیش تصادف کرد و از دنیا رفت.خیلی خاطره تلخی بود. تصمیم گرفتم مجلس روضه خوانی به یاد او برپا کنم. تمام معلمان وهمکاران وهم کلاسی های قدیمی را که او را می شناختند دعوت کردم  که اکثر دوستان گریه کنان دراین مجلس دوباره هم را می دیدند.

یزدبانو : آیا شما در موفقیت دانشجو یا دانش آموزی تأثیر گذار بوده اید؟
خانم روحی که تازه پدرشان را از دست داده بود از نظر روحی واقعا دچار مشکل شده و از نظر درسی ضعیف شده بود؛ به نحوی که زمانی شاگرد اول مدرسه شده بود . دراثر ارتباطی که به عنوان معلم و شاگرد با هم داشتیم درسش قوی شد و علاوه بر برتری در درس،  فوق لیسانس هم قبول شد .

یزدبانو: از رابطه خود با دیگر دانشجویانتان بگویید :

یک دانشجوی کم شنوا داشتم که شاعر بود و با توجه به رسمی که درک لاسهایم گذاشته بودم 15 دقیقه باید دانش جویان شعر می خواندند و او هم خوشش آمده بود و شعرهایش را می آورد و می خواست من بخوانم . می گفتم خودت باید بخوانی و این رفتارم در روحیه اش اثرگذار بود و کم کم خودش شروع به خواندن کرد و هرجلسه اعلام می کرد می خواهم شعر بخوانم.

یزدبانو : آیا معلم سختگیری هستید ؟
می گویند سختگیرم ولی با این وجود دوستان لطف دارند که می گویند شماهم خوب درس می دادید و هم اخلاقتان خوب بوده است  وسخت گیریهای شما ما را رشد داده است .حتی یکی ازدانشجویانم بعدها به من گفت شنیده بودیم اگر دیر به کلاس بیاییم باید شعر ازحفظ داشته باشیم و ما از اول با کلی سختی یک عالمه شعرحفظ کرده بودیم و خیلی برایمان  این شعرازبر کردن خوبی داشت .

یزدبانو : توصیه شما به دختران امروزی  با توجه به وفور کتابهای ادبیات وشعر نسبت به گذشته و کم شدن خواننده آن چیست؟
تقصیرمتولیان خود مباحث ادبیات کم کاری اساتید آن درایجاد علاقه دانشجوی این رشته به ادبیات است  ودانشجو تقصیری ندارد من معتقدم به عنوان متولی ادبیات باید دیگران را در زمینه داستان وشعر بکشانیم و بیاوریم و وقتی علاقه ایجاد شد خود به خود دغدغه هم ایجاد می شود.

یزدبانو : الان هم با توجه به داشتن پست مدیر کلی بانوان، تدریس می کنید؟
الان هم تدریس را دوست دارم و تدریس فوق لیسانس را به خاطر بحث ادبیات و مقاله و پژوهش نگه داشته ام.

یزدبانو : داستان هم می نویسید؟
دبستان داستانهای کوتاه می نوشتم و یک دایی دارم که آن زمان هر بار می آمدند داستانم را برایشان می خواندم به من پول می دادند که خیلی ذوق می کردم .
دوران دبیرستان برای رادیو داستان هم می فرستادم و به صورت پخش زنده با رادیو از طریق خواندن شعر ومطلب کار می کردم .حتی یادم می آید داستانم را در رادیو به صورت نمایش پخش کردند ولی نامی ازمن نبردند.

یزدبانو :  وضعیت دور کاری بانوان به کجا رسید؟
فعلا به خاطر بررسی معایب و مضرات و موانع ، تعلیق شده است  تا درصورتی که محاسنش بیشتر ازمعایبش بود اجرایی شود.
فعلا در بررسی ها که اردیبهشت ماه با حضور معاون رئیس جمهور دکتر مولاوردی برگزارشد معلوم شد مضراتش بیشتراست.

 

 

 


 




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.


ویژه زنان ویژه زنان

نکات خانه داری نکات خانه داری