مهران رجبی اگرچه خیلی دیر به سینما آمد اما سینما را خیلی زود با خودش همراه کرد! بسیاری از بلیت‌هایی که سینمای وانفسای امروز را کج‌دار و مریض هم که شده، سرپا نگه‌داشته است، از یمن حضور شخصیت‌هایی مثل رجبی در فیلم‌ها است، با لحنی دلنشین و دوست‌داشتنی که تماشاگر را از روی صندلی سالن سینما می‌دزدد و در قصه فیلم رهایش می‌کند.

درباره حمایت از خریدن و مصرف کردن کالای ایرانی با او گفت‌وگوی کوتاهی داشتیم که البته امیدواریم تأثیر بلندی داشته باشد، این گفت‌وگو جالب را بخوانید؛

 تولید ایرانی: آقای رجبی، ما می‌خواهیم برای کمک به استفاده بیشتر مردم از کالا‌های ایرانی یک جریان رسانه‌ای ایجاد کنیم، نه این که فرهنگ‌سازی کنیم، چون اصولا فرهنگ ساختنی نیست، یک جور تشویق و ترغیب مخاطبان را در برنامه داریم، از این رو می‌خواهیم از هنرمندان محبوبی مثل شما کمک بگیریم!

مهران رجبی: واقعا افتخار دارد این که ما بتوانیم کالاهایی را تولید کنیم که خودمان با دیدنش و استفاده کردنش آن را بر کالای خارجی ترجیح بدهیم، واقعا خیلی لذت بخش است وقتی یک کالایی را بخری و استفاده کنی که بدانی همسایه‌ات یا فامیلت یا بالاخره هم‌وطنت آن را تولید کرده است، یاد مسابقه‌های فوتبال می‌افتم.

 تولید ایرانی: فوتبال؟  حالا فوتبال چرا ؟

مهران رجبی: به خاطر این که وقتی مثلا تیم ملی کره جنوبی می‌آید تهران که با تیم ‌ما مسابقه بدهد یا با هر تیم دیگری در هر جایی، دور و بر زمین پر از تبلیغات نام‌ها و برندهای تجاری کره‌ای است، اصلا آن بازیکن کره‌ای توی زمین انرژی می‌گیرد خوش خوشونش می‌شود که مثلا شاید برادری، خواهری، عمه‌زادی یا یالاخره دوستی و هم‌وطنش در فلان شرکت کار می‌کند.

این را در کشتی می‌گویند کوش! نمی‌دانم در فوتبال چنین چیزی داریم یا نه، اما روزی آقای خادم گفت ما در کشتی وقتی روحیه‌مان را از دست می‌دهیم ناگهان چشممان به چیزی می‌خورد که به یکباره انرژی دوباره و کاملی را به بدنمان برمی‌گرداند، روحیه بهمان می‌دهد،‌به طرزی که بردن آن مسابقه برایمان آب خوردن می‌شود، این همان کوش است که به کشتی گیر نیرو و روحیه می‌دهد.

حالا داستان ما هم همان داستان است اگر نه فقط در ورزش در هر جایی و در هر زمینه ای یک برندی یا یک نام ایرانی را ببینیم دلمان باز می‌شود، روحیه می‌گیریم و تلاش بیشتری می‌کنیم.

 تولید ایرانی: خوب شما کشورهای مختلف را دیده‌ اید، تجربه‌های فراوانی درباره اوضاع فرهنگی و اقتصادی آن‌ها و ایران دارید، فکر می‌کنید ایران می‌تواند به صورتی عینی و ملموس،‌ به نحوی که مردم هم آن را حس و لمس کنند، به لحاظ اقتصادی موقعیت بهتری دست یابد یا جایگاه شایسته و ویژه‌ای در منطقه داشته باشد؟

مهران رجبی: ببینید ما نه تنها در منطقه حتی در کل جهان هم توانایی‌های زیادی داریم که البته از بعضی از آنها هنوز استفاده نکرده‌ایم، یعنی واقعا ما می‌توانیم حتی در جهان شماره یک باشیم! ما همین الان در تولید علم رتبه 17 جهان را داریمو این خیلی عالی است! چه دلیلی دارد که خودمان را کوچولو فرض کنیم، واقعا خیلی از درها در منطقه و در جهان روی پاشنه ایران دارد باز و بسته می‌‎شود!‌ نباید که خودمان را دست‌کم بگیریم و یا فکر کنیم چون آنها رنگ و رو و قیل و قال دارند دیگر ما چیزی نداریم.

تعارفی که نداریم ما قبلا حتی تا سطح نوکری دیگران در منطقه هم پایین آمدیم، اما حالا با تمام مشکلات و موانعی که هست روی پای خودمان ایستاده‌ایم و در جهان حرف برای گفتن داریم.

 تولید ایرانی: واقعا خود شما در زندگی شخصیتان تا چه حد به خرید کالا ایرانی توجه دارید، شده کالا خارجی بگیرد؟ یا چه می‌دانم پیش خودتان بگویید یک کالای خوب بخرم که خوب کار کند، خارجی بهتر است و اینها . . . ؟

مهران رجبی: من که به هر حال هم به لحاظ قیمت اجناس و هم پارتی این که خودمانی هستند، دلم بیشتر سمت کالای ایرانی می‌رود، و ایرانی را بیشتر می‌خرم، البته دروغ چرا بگویم گاه‌گاهی هم شده که ما هم سوتی داده‌ایم و جوگیر شده‌ایم! مثلا فروشنده گفته ساید بای ساید است و چی است و چی است وفلان است، بعد فکر کرده‌ایم حالا این خارجی‌ها چی ساخته‌اند و خریده‌ایم، اما خدا را شاهد می‌گیرم که وقتی کالای ایرانی می‌خرم که خیلی زیاد هم پیش آمده است،‌ یک جوری عشق می‌کنم و حالم خوب است که چیزی را خریده‌ام که یک کارگر عزیز ایرانی ساخته است و الآن کنار خانواده‌اش است، همانطور که من کنار خانواده هستم و اصلا یک جور حس خوشبختی به آدم دست می‌دهد.

تازه خیلی از کالاهایی که خودمان ساخته‌ایم واقعا کیفیت خوبی دارند، حتی لوازم برقی که تولید ایران هستند کیفیت بالایی دارند، اینها را منهای فرش و اینها دارم می‌گویم، می‌دانید که در تولید فرش و بعضی دیگژر از  سایر صنایع دستی و کشاورزی در جهان حرف اول را می‌زنیم.