به گزارش خبرنگار یزدبانو،  زهرا هاشم بیگی ساکن روستای پندر از توابع بخش نیر شهرستان تفت پس از پایان دوره ابتدایی با تشویق معلم روستا به ادامه تحصیل در آزمون ورودی مدارس نمونه دولتی دوره راهنمایی شرکت کرد و توانست برای ادامه تحصیل به مدرسه نمونه یزد راه یابد و سپس دوران دبیرستان خود را نیز در دبیرستان نمونه دولتی دخترانه الزهرای یزد به پایان برد و نتیجه هفت سال دوری از خانواده را با شیرینی رتبه دو رقمی در کنکور به خانه سوغات برد.

برای آشنایی با این دختر یزدی و پرتلاش گفتگویی را با وی انجام داده ایم:

یزدبانو : از رتبه خودت در کنکور راضی هستی؟
خیلی راضی بودم.در منطقه 63  و در کشور 222 شده بودم.زیاد به خودم سختی ندادم و با آرامش درس می خواندم . به اندازه ای که زحمت کشیده بودم موفق شدم.

یزدبانو : از درصدهای خود در کنکور بگویید:
دو تا درس زبان و فلسفه  زیر 50 و بقیه دروس بالای 50 درصد بود.

یزدبانو: چرا علوم انسانی را برای تحصیل انتخاب کردید؟ از کی برای کنکور آماده شدید؟
چون فیزیک دوست نداشتم رشته علوم انسانی را انتخاب کردم.

یزدبانو : چه رشته ای و چه دانشگاهی را برای ادامه تحصیل انتخاب کرده اید؟
فقط دانشگاه یزد را انتخاب کردم و خیلی دوست داشتم  رشته حقوق دانشگاه یزد را که امسال برای اولین بار در این دانشگاه دانشجو پذیرش می کرد انتخاب کنم و لی مشاوران مدرسه گفتند خوب نیست و چون سال اول این رشته است بهتر است انتخاب نکنید و من رشته عربی را انتخاب کردم و چون رتبه ام بالاست قبول می شوم ولی مجبورم در آینده تغییر رشته دهم.

یزدبانو : از کی خود را برای کنکور آماده کردید؟عامل موفقیت خود را چه می دانید؟
تابستان سال گذشته به صورت جدی نبود و از سال پیش دانشگاهی درس می خواندم. کمتر به خانواده سر می زدم و با بچه های خوابگاهی تعطیلات آخر هفته را درس می خواندیم.
معلم های خوبی در دبیرستان الزهرا داشتیم. یک کنکوری اول باید خودش  تلاش کند و دوم فضای رقابت در مدرسه هم خیلی تأثیر گذار است.البته حمایت خانواده هم خیلی تأثثیر گذار بود.

یزدبانو : شب کنکور چه شبی بود؟
چون مدرسه ها تعطیل شده بود در روستای خودمان بودم و شب کنکور به یزد آمدم. استرس نداشتم و کنکور را با آرامش پشت سرگذاشتم و خوشبختانه نتیجه خوبی هم گرفتم.

یزد بانو: از وضعیت دختران روستای خود بگویید :
دختران روستای ما استعداد خوبی دارند و تنها تا مقطع ابتدایی بیشتر نداریم و برای راهنمایی به مدرسه نیر می روند ولی من تصمیم گرفتم به یزد بیایم تا بتوانم پیشرفت کنم.
دختران و پسران اینجا اوقات فراغت خود را به بطالت می گذرانند و هیچگونه امکانات فرهنگی و برنامه فرهنگی برای آنان نیست. حتی دخترها یک کلاس هنری و یا خیاطی ندارند که لااقل اگر درس نمی خوانند هنری یاد بگیرند.

یزدبانو : چه انتظاری از مسؤولین دارید؟
مسؤولین به فکر کودکان، نوجوانان و جوانان روستایی هم باشند. فرقی نمی کند چه دختر و چه پسر. خیلی ها ماهواره دارند و وقت خود را به جای تحصیل، کنار ماهواره می گذرانند که اصلا خوب نیست.
برخی دخترها اجازه تحصیل خارج از روستا به آنان داده نمی شود و هیچگونه کلاس فنی و حرفه ای هم نیست.وضعیت کشاورزی هم آنچنان رونق ندارد.

یزدبانو : امکانات پخش برنامه های صدا و سیما و اینترنت برای روستای شما فراهم است؟
بله ما خوشبختانه از نظر ارتباطات تلفن و تلفن سیار خوب است وآنتن می دهد و برنامه های صدا و سیما قابل پخش است و حتی اینترنت هم داریم ولی برنامه فرهنگی  اینجا نداریم.

یزدبانو : دور از خانواده در این هفت سال برای شما سخت نبود؟
ما 10 تا خواهر و برادر هستیم و من فرزند آخری هستم. چند تا از خواهر و برادرهایم یزد زندگی می کنند ولی من در خوابگاه زندگی می کردم و گهگاهی به آنان سر می زدم و آنان هم به دیدن من می آمدند. به عشق ادامه تحصیل سختی ها را تحمل می کردم.
خواهر و برادرهایم تا دیپلم درس خوانده اند و ادامه تحصیل ندادند و ازدواج کرده اند و الان تصمیم گرفته اند به دانشگاه بروند.

یزدبانو : با توجه به اینکه ایام نوجوانی خود را در شهر دارالعباده بوده اید چقدر فضای یزد در روحیه شما تأثیر گذار بوده است ؟
اینجا شبهای پنجشنبه و صبح جمعه دعای کمیل و ندبه برپا بود و از وقتی که به یزد آمدم نماز اول وقتم ترک نشده است و معلم های ما هم خیلی در ایجاد روحیه معنوی ما تأثیر گذار بوده اند.

یزدبانو: چه پیامی برای دختران هم سن و سال خود دارید؟

برای همه آرزوی موفقیت می کنم و امیدوارم هر کس هر تلاشی که می کند به نتیجه دلخواهش برسد.